سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گلچین بهترین طنز ها - معارف اسلامی
 
...
نوشته شده در تاریخ جمعه 87/4/21 توسط ایران

اصولا واژه خودکشی به معنی خود کشتنه. یعنی در این عمل فرد اونقدر خودشو می‌کشه که میمیره و این خود کشتن به علت وارد آمدن مصایب و رنج‌های فراوان یا بالعکس صورت می‌گیره
به نظر من خودکشی کار چندان جذابی نیست ولی بسیار هیجان انگیزه و به یه بار امتحانش می‌ارزه. من خودم چند بار امتحانش کردم و با اینکه چند بارش هم مردم ولی همچین بگی نگی بدم نیومد
برخلاف نظر خیلیها که می‌گن خودکشی خیلی راحت و سهله باید بگم نخییییییییر... اونجوریام نیست. هر کاری قواعد و اصول خاص خودشو داره و خودکشی هم جدا از این مطلب نیست
اول از همه اون کسایی که می خوان خودکشی کنن رو دسته‌بندی می‌کنیم
کسی که در عشقش شکست خورده
کسی که ور شکست شده
کسی که قاط زده (مثه من)
کسی که از زندگی خیر ندیده
کسی که بدجوری روش فشار اومده
کسی که کنجکاوه زودتر جهنمو ببینه
و خلاصه هر کسی که یه جورایی به آخر خط رسیده
افراد بالا، به هرحال مستقیم به جهنم می‌رن، ولی خدا همشون رو رحمت کنه
شما جزو کدامیک از دسته‌های بالا هستید؟
اگه هستید ادامه مطلب رو بخونید و گرنه یه دسته جدید برای خودتون ببازید و بعد بقیه شو بخونید
حالا فرض می‌کنیم: طرف تنها میاد توی یه اتاق و در رو قفل می‌کنه و عزمشو برای خودکش جزم می‌کنه. به دور برش نگاه می‌کنه و این وسایل رو می‌بینه
طناب
سیخ کباب
کبریت آغشته به بنزین
قرض دیاز پام
آمپول هوای تهران
دندون مصنوعی حاج خانمشون
لوله گاز
پاکت نایلون
چاقوی میوه بری
نخ کاموایی
سوزن لحاف دوزی
تیغ ریش تراشی مصرف شده
مرگ موش
خب... برای شروع بد نیست
ولی نظرتون رو به یه موضوع مهم ولی پیش پا افتاده، جلب می‌کنم: «تصویر و قیافه و دیسیپلین شما بعد از مردن خیلی مهمه
فرض کنید درب اتاق شما رو می‌شکنن و شما رو در حالتی پیدا می‌کنن که از یه طناب از سقف آویزونید و دارید مثل پاندول ساعت تاب می‌خورید و زبونتون مثل زبون بلانسبت سگ آقای پتیول از دهنتون آویزونه و صورتتون سیاه و ورم کرده و احتمالا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی شلوارتون هم خیسه


نه... خودتون جای تماشاگرا باشین، حالتون بهم نمی‌خوره؟ احساس انزجار بهتون دست نمی‌ده؟
قیافه شما بعد از خودکشی باید از همیشه معصومانه تر... از همیشه زیباتر و از همیشه دوست داشتنی‌تر باشه تا دل همه حسابی بسوزه
با این حساب، دور حلق آویز کردن... خودسوزی... و خفه‌گی با گاز رو خط بگیرید
یه بنده خدایی از دوستان، خیلی جالب خودکشی کرده که در نوع خودش یه ابتکاره
ایشان، دوتا انگشت شصتش رو فرو کرد توی سوراخای دماغش و با انگشتای دیگرش هم دهنشو محکم گرفت و اونقدر خودشو خفه کرد تا مرد

فقط بدی کارش این بود که هیچکس بعد از مرگش انگشتای شصتشو از توی دماغش بیرون نکشید... چون به هر حال کار کثیفیه. حالا خودتون قضاوت کنید. این خودکشی ترحم کسی رو بر می انگیزه؟
یا اونایی که روی سرشون نایلون می‌کشن و دور گردنشون روی نایلون رو با طناب می‌بندن و یا اونایی که خودشون رو جلوی ماشین میندازن و له می‌شن... اینا همشون دیوونه‌ان
خودکشی ایده‌آل خودکشی است که بدون درد، بدون عوارض جانبی، بدون تاثیرات بد و منفی روی صورت و اندام، بدون صدا، بدون کثافتکاری و باشه
ژاپونی‌ها یه جور خودکشی جالب رو ابداع کردن به این صورت که یه سوزن جوالدوز رو برداشته و از روی سینه فرو می‌کنن توی قلبشون. البته این کار یه کم درد داره. یه جورایی حس می کنید که توی سینه تون آب جوش داره قل می‌زنه. ولی حداقل، عوارض ظاهری نداره. ولی بدیش اینه که حتما می‌میرید
در صورتی که خودکشی وقتی خوبه که شما نمیرید

اول خوب فکراتونو بکنین بعد خودتونو بکشید
یه موضوع مهم توی خودکشی، پشیمونی دیرهنگامه. هشتاد و نه درصد کسایی که خودشون رو می‌کشن، وسط یا آخر کار پشیمون می‌شن و این در حالیه که هیچ راهی برای برگشت نیست. یه یارویی برای خودکشی یه تیکه پارچه رو گلوله می‌کنه و فرو می‌کنه توی حلقش و با ته گوشکوب میده بره پایین ولی همون لحظه پشیمون می‌شه و این درحالیه که داره خفه می‌شه... یارو می‌دوه بیرون و از شدت عجله از روی پله‌های آپارتمان پرت می‌شه پایین و می‌میره... و جالب اینکه مرگش به علت ضربه مغزی اعلام شد نه خفگی
نکته مهم دیگه اینه که مدت خود کشی نباید زیاد طولانی باشه
مثلا فرض کنید در نوع رگ زدن خیلی طول می‌کشه تا خون تموم بشه و تازه آلودگی خون روی زمین و لباساتون رو هم در نظر بگیرید
یا استفاده از گاز شهری امکان داره باعث بشه نه تنها خودتون بمیرید بلکه خونه و بقیه رو هم بفرستید روی هوا
پس عاقلانه تر رفتار کنید
تا حالا به چند نتیجه مهم رسیدیم که سعی کنید در خودکشی حتما این نکات را مدنظر قرار دهید
زمان خودکشی رو درست انتخاب کنید. (بهترین موقع بعد از ظهر ساعت شش
مبادا بعد از خودکشی از ریخت و قیافه بیفتید
بهترین لباستونو تنتون کنید
حتما یه یادداشت بذارید و علت خودکشی رو شرح بدید و انگشت هم بزنید
خواهشا زیاد کثیف کاری نکنید
موقع خودکشی لبخند بزنید تا لبخند روی لبتون باقی بمونه
لطفا چشاتونو باز نذارید چون خیلی وحشتناکه
یه بسته دستمال کاغذی حتما روی میزتون باشه
اتاقتونو قبل از خودکشی مرتب کنید. (پلیسا ببینن خوب نیست
رد انگشتتونو همه جا بمالید تا بفهمن خودتون، خودتونو کشتید
یه جوری خودکشی کنید که دوباره بشه زنده تون کرد
دلیلتون برای خودکشی قانع کننده باشه
برای مسایل عشقی خودکشی کردن کار الاغاست... بلانسبت شما
قبل از خودکشی حتما یه فال حافظ بگیرید
قبل از خودکشی استفاده از ادکلن و دئودرانت و زدن مسواک یادتون نره
بهتره بعد از مرگ... مثلا مرگ... در حالت دراز کش باشی
اگه توی دستتون یه گل سرخ باشه صحنه خیلی رمانتیکتر و رویایی‌تر به نظر میاد و اشک آور تره
در اتاق رو حتما قفل کنید که جریان هیجان انگیزتر باشه
قبل از خودکشی حتما گریه کنید . صورتتون اشک آلود باشه
خودتونو برای رفتن به جهنم رفتن آماده کنید

حالا جدید ترین و راحت ترین روشهای خودکشی

برای جنس نرینه
«استفاده از جوراب»
تخت خواب رو آماده کنید
تمام تن و سرتونو ببرید زیر پتو
خیلی آروم نوک انگشتاتونو از زیر پتو بیرون بیارید و جوراباتونو ببرید زیر پتو
هیچ راه نفوذی برای هوا نذارید
یک ساعت بعد... شما مردید
خدا رحمتتون کنه

برای جنس مادینه
« سوء استفاده از موش»
تخت خواب رو مرتب کنید
برید زیر پتو
اتاق حتما کاملا تاریک و ساکت باشه
حالا چشماتونو ببندید و فرض کنید یه موش خوشگل داره روی تنتون راه میره
خواهش می‌کنم جیغ نزنید و بدون سر و صدا از وحشت زیاد بمیرید
مرسی
توی جهنم می‌بینمتون
یه جور خودکشی که بیشتر بین شکمو‌ها رواج داره استفاده از خوراکی برای مردنه. این نوع خودکشی خیلی حال داره چون حداقل گشنه نمیمیری! و خوبی مهم ترش اینه که به سر منزل مقصود هم نمی‌رسی و معمولا زنده می‌مونی. نمونه‌اش اینکه: یه بنده خدایی که با سی‌تا قرص دیازپام خودکشی کرد و دور و بری‌ها به هوای اینکه مرده خاکش کردند و یارو بعد از دو سه روز خواب ملس چشاشو باز کرد ودید: ای دل غافل... همه جا سیاهه و یه موش هم داره انگشت پاشو می‌جوه. زنده بگوری خداییش وحشتناکه



نوشته شده در تاریخ جمعه 87/4/21 توسط ایران
از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همین طور سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج شصت مورد را انتخاب کرده ایم. بسیاری از این حرف ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حکم کلید راهنما را داشته باشد.

1-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)

2- مردی که به خاطر ” پول ” زن می گیرد، به نوکری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی )

3- لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی )

4- زنی سعادتمند است که مطیع ” شوهر” باشد. ( ضرب المثل یونانی )

5- زن عاقل با داماد ” بی پول ” خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )


6-زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگلیسی )

7- زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. ( ضرب المثل آلمانی )

8- داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت . ( ضرب المثل لهستانی )

9- دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. ( ضرب المثل ایتالیایی)

10-داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای .( ضرب المثل فرانسوی )

11- دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. ( ضرب المثل ایتالیایی )

12- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن . ( ضرب المثل آذربایجانی )

13- برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی . ( ضرب المثل چینی )

14- تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن . ( ضرب المثل چینی )

15- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)

16- اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار . ( ضرب المثل ترکی )

17- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

18- ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )

19- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )

20- ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )

21- ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممکن خواهد بود. ( بورنز )

22- ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. ( رولاند )

23- ازدواج همیشه به عشق پایان داده است . ( ناپلئون )

24- اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است . ( محمد حجازی)

25- انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست ، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب کنیم . ( خانم پرل باک )

26- با زنی ازدواج کنید که اگر ” مرد ” بود ، بهترین دوست شما می شد . ( بردون)

27- با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلاً نخوانید . ( سونی اسمارت)

28- برای یک زندگی سعادتمندانه ، مرد باید ” کر ” باشد و زن ” لال ” . ( سروانتس )

29- ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ ” شجاعت ” می خواهد. ( کریستین )

30- تا یک سال بعد از ازدواج ، مرد و زن زشتی های یکدیگر را نمی بینند. ( اسمایلز )

31- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. ( فرانکلین )

32- خانه بدون زن ، گورستان است . ( بالزاک )

33- تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد)

34- ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو ” زنده ” می شوند و اگر ” بد ” شد هر دو می میرند. ( سعید نفیسی )

35- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! ( تن )

36- شوهر ” مغز” خانه است و زن ” قلب ” آن . ( سیریوس)

37- عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاک )

38- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم . ( لرد لوچستر)

39- مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند ، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. ( بن بیکر)

40- با ازدواج ، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش . ( سینکالویس)

41- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید . ( پاستور )

42- ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. ( سقراط)

43- قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن . ( یکی از دانشمندان لهستانی )

44- مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. ( کارول بیکر)

45- من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . ( آگاتا کریستی)

46- هر چه متأهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر خواهد شد. ( ولتر)

47- هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون )

48- زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد ، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست ، تحمل کند. ( کینهابارد)

49- اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. ( شاو)

50- وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی ، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت ! ( روزنامه نگار ایرلندی )

51 – هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. ( ضرب المثل اسکاتلندی)

52 – با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن . ( ضرب المثل آلمانی )

53 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی . ( شارل بودلر )

54 – دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا . ( ضرب المثل اسکاتلندی )

55 – ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد. ( مثل سانسکریت )

56 – زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند . (ضرب المثل آلمانی )

57 – ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارک تواین )

58 – ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )

60 – تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر کنی. ( شارل بودلر )


نوشته شده در تاریخ جمعه 87/4/21 توسط ایران

یک فروشگاهی که شوهر می فروشد تنها در نیویورک باز شده جائیکه یک زن ممکن برای انتخاب یک شوهر آنجا برود.

مابین دستورالعمل ها در وروی یک توضیحی در مورد عملکرد فروشگاه وجود دارد.(شما ممکن فروشگاه را فقط یک بار ویزیت کنید)

6 طبقه موجود است با ویزگیهای مردان که هر چه خریدار بالا می رود ویزگیها افزایش می یابد.
اما یه شرطی است:شما ممکن مردی را از یک طبقه ویزه انتخاب کنید یا ممکن شما رفتن به طبقه بالاتر رو انتخاب کنیداما شما نمی توانید به طبقه پایین تر بر گردید مگر برای خروج از ساختمان .

طبقهءیک:این مردان شغل دارند و خدارو دوست دارند.

طبقهءدو:این مردان شغل دارند-خدا وبچه هارو دوست دارند.

طبقهءسه:این مردان شغل دارند-خدا و بچه هارو دوست دارند وخیلی خوش قیافه هستند.

طبقهءچهار:این مردان شغل دارند-خدا و بچه هارو دوست دارند-خوش قیافه هستند و در کار خانه کمک می کنند.
قبولش برام واقعا سخته...باورم نمیشه

هنوز او می رود به طبقهء پنج و شرایط را می خواند.

طبقهء پنج:این مردان شغل دارند-خدا و بچه هارو دوست دارند-مجلل هستند-در کار خانه کمک می کنند و حرکات قوی رمانتیک دارند.

او خیلی فریفته شد اما به طبقهء ششم رفت وشرایط رو خواند.

شما 4363012 مین بازدید کننده ی این طبقه هستید...در این طبقه هیچ مردی وجود ندارد و این طبقه فقط برای این ساخته شده که ثابت کنه راضی کردن زنان غیر ممکن است

با تشکر از خرید شما از فروشگاه شوهر ...لطفا هنگام خروج مراقب باشید که زیاد از کوره در نرید...روز خوبی داشته باشید.

نتیجه اخلاقی:بابا به اون چیزی که داری راضی باش



نوشته شده در تاریخ جمعه 87/4/21 توسط ایران
  -دختر ها خیلی دوست دارند جای پسر ها باشند اما پسر ها اصلاً دوست  ندارند جای دختر ها باشند

 - اگر یه دختریک مشکل غیر قابل حل داشته باشه از خونه فرار میکنه اما یه پسر اگر یک مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو از خونه فراری میده!

- یه دختر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه خودکشی میکنه اما یه پسر اگر دو تا مشکل غیر قابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو میکشه


- یه پسر اگر 3 تامشکل غیر قابل حل داشته یه هفته افسرده میشه بعد با3 تا مشکل کنار میاد و زندگیش رو میکنه اما تا کنون دختری که 3 تا مشکل داشته باشه دیده نشده چون همشون در مرحله دو تا مشکل خودکشی میکنند و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!

 - دخترا از پسرا موهاشون کوتاهتره! 


- دخترا می خوان سر پسرا کلاه بزارن اما درنهایت سر خودشون کلاه میره ولی پسرا می خوان سر هر موجود زنده ای که میبینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میشن


 - نقطه قوت پسرا چشماشونه اما نقطه قوت دخترا چشم و گوش ابرو و دماغ و دهن و .........هست.


-  دخترا با اینکه بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت میکنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف میکنن و در هر تصادف رد پای یک دختر به چشم می خوره.


- دخترا فکر می کنن بهترین راه برای داشتن یک رابطه خوب و مداوم صداقت و راستگویی هستش ولی پسرا مطمئن هستند بهترین راه دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله!


- دختر ها از درس و مدرسه بیزارند ولی پسر ها از درس و مدرسه فراری هستند!


- پسر ها به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن.


-  اگر برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی میکنید با اون دختر آشنا بشید ولی اگر خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورید! که هم پسره و هم خواهرتون رو سر به نیست کنید.


 - دختر ها زیر بار حرف زور میرن اما پسر ها خودشون حرف زور میزنن


- دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسر ها در غذا


-  اگر یک دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیزنه اما پسر ها در یک جمع فقط سوتی میدن!


- پسر ها میدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دختر ها نمیدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین طرفدارشن!

- یک دختر اگر توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده میگه:ساعت7.اما یه پسر اگر یه دختر ازش ساعت بپرسه میگه :ساعت 7 و 2دقیقه و 24 ثانیه,اینم شماره تلفن من ..... سر ساعت 7 منتظر تماستم!

- اگر یه دختر به یه پسر نگاه کنه , پسره فکر می کنه که خیلی خوش تیپه ولی اگر یه پسر به یه دختر نگاه کنه دختره فکر میکنه که پسره چقدر بی چشم و رو هستش!


 - دختر ترشیده میشه اما پسر بلعکس رسیده تر میشه نه!!


- بعد ازخوندن این مطلب پسرا اول 2 دقیقه فکر میکنن تا مفهوم مطلب رو بفهمند و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمند میزنن زیر خنده و میگن خیلی باحال بود اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2 ساعت حرص می خورن و فکرمیکنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رونفهمیدن به نویسنده اش میلمیزنن و فحش میدن!!! (البته فحش دادن یکی دیگر از کارهای دختران است) بد وااااااا ...انجام ندید سو استفاده نشه هاااااا 



نوشته شده در تاریخ جمعه 87/4/21 توسط ایران

از کلیه دوشیزگان قدبلند زیباروی واجد شرایط زیر تقاضا داریم تقاضانامه‌ها و رزومه خود را جهت ربودن دل بنده به صورت پیغام در قسمت نظرات یا به وسیله ایمیل به نشانی بنده بفرستند.

بدیهی است پس از انجام بررسی‌های کامل، نام افراد دارای صلاحیت به وسیله همین تریبون اعلام خواهد شد.

نکته: ما تو کارمون پارتی بازی نداریم، یعنی لطفا از قرار دادن پول نقد در نامه یا پیغام خود بپرهیزید و هی نگید ما فامیل فلانی هستیم

شرایط پذیرش

1. سن بالاتر از 18سال و کمتر از 22سال باشد.
2. قد کمتر 165سانتیمتر و بالاتر از 175سانتیمتر نباشد.
3. افراد خیلی ترکه‌‌ای و زیادی چاق قابل پذیرش نیستند. (چون من حوصله رژیم چاقی و کلاس لاغری ندارم)
4. هر وقت من خواستم می‌ریم هر رستورانی که من گفتم. آبگوشت، کوفته، کله‌پاچه و میرزاقاسمی با کلی سیرترشی دوست دارم.
5. اهل کادو خریدن و هر روز لاو ترکوندن نیستم
6.اگر خدای نکرده، زبانم لال، خدا اون روز زو نیاره که ازدواج کردم و وبال گردنم شدی، مامانم اینا و مامانت اینا نداریم. خوشم نمیاد.
7. عمراً نفقه بدم. چهارده‌تا هم بیشتر مهر نمی‌کنم.
8. باید یک جایی کار کنی، یک کاری هم واسه عصر من گیر میاری چون حوصله مسافرکشی و رانندگی ندارم
9. بابات باید پولدار باشه تا من در صورت لزوم بتونم بتیغمش.
10. پول اضافی ندارم برای پوشک کامل بچه بدم. می‌ری کهنه و لاستیک می‌خری، خودت می‌شوری.
11. به مامانت می‌گی سیسمونی خوب بیاره
12. باید خوشگل باشی چون پول واسه لوازم آرایش نمی‌دم.
13. موهای وزوزی نباید داشته باشی، چون نرم‌کننده ایرانی الآن شیشه‌ای هزار تومن شده.
14. موهای خرمایی و مشکی رو ترجیه می‌دم.
15. نباید ورزشکار باشی چون قدرتت خیلی زیاد می شه !.
16. اگه سر کار بری یا کاری داشته باشی نباید دیرتر از 5 خونه باشی.
17. از الان باید کلاس آیروبیک بری تا چندسال دیگه بد هیکل نشی، پولشم از بابات بگیر. من 10سال دیگه زن شکم گنده نمی‌خوام
18. باید فال قهوه بلد باشی بگیری، چون من دوست دارم.
19. مانتوی تنگ نمی‌پوشی
20. دوستات رو هم هر روز نمیاری خونه. فهمیدی.
21. یک ماشین ظرف‌شویی هم قاطی جاهازت بذار. دوست ندارم پوستم خراب بشه.
22. لازم نیست واسه یک خونه 50متری، جاهاز خونه 200متری بخری.
23. من مبل تختخواب شو دوست دارم

حالا در خدمتیم
.
.
.
.
.
.
.
.
.

به نظر شما شرطی مونده ؟ "هر کی شرایط رو داره اعلام کنه

 

از وبلاگ http://morvarideshgh.blogfa.com/



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 87/4/20 توسط ایران


 

 


نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 87/4/20 توسط ایران

این بیماری شما باید فوری درمان بشه:
یعنی من ماه بعد قراره برم مسافرت و معالجه این بیماری خیلی ساده و سودآوره و بهتره زودتر ترتیبش رو بدم!

خوب بگید ببینم مشکلتون از کی شروع شد:
یعنی من از بیماریتون چیزی نفهمیدم و ایده‌ای ندارم و امیدوارم شما خودتون سرنخی به من بدین!

یک وقت دیگه از منشی برای آخرهای این هفته بگیر:
یعنی من امروز با دوستام دوره دارم، باید برم زودتر بزن به چاک!

هم خبرهای خوب و هم خبرهای بد براتون دارم:
یعنی خبر خوب اینه که من قراره یه ماشین جدید بخرم و خبر بد اینکه شما باید پول اونو بدین!

من به این آزمایشگاه اطمینان دارم بهتره آزمایشهاتون را اونجا انجام بدین:
یعنی من 40 درصد از پول آزمایش بیمارانی که به اونجا معرفی می کنم را می‌گیرم!

دارویی که براتون نوشتم داروی خیلی جدیدیه:
یعنی من دارم یه مقاله علمی مینویسم و میخواهم از شما مثل موش آزمایشگاهی استفاده کنم!

اگه تا یک هفته دیگه خوب نشدید یه زنگ به من بزنید:
یعنی من نمی دونم بیماریتون چیه شاید خود به خود تا یک هفته دیگه خوب بشه!

بهتره چندتا آزمایش تکمیلی هم انجام بدین:
یعنی من نفهمیدم بیماریتون چیه. شاید بچه‌های آزمایشگاه بهتون کمک کنن!

ابن بیماری الان خیلی شایعه:
یعنی این چندمین مریضیه که این هفته داشتم باید حتما امشب برم سراغ کتابهای پزشکی و درمورد این بیماری مطالعه کنم!

اگه این عوارض از بین نرفت هفته دیگه زنگ بزنید وقت بگیرین:
یعنی تا حالا مریضی به این سمجی نداشتم خدا را شکر که هفته دیگه مسافرتم و مطب نمیام!

فکر نمی کنم رفتن پیش فیزیوتراپیست فایده‌ای داشته باشه:
یعنی من از فیزیوتراپیستها نفرت دارم نرخ‌های ما رو شکستن!

ممکنه یک کمی دردتون بیاد:
یعنی هفته پیش دو تا مریض از شدت درد زبونشون رو گاز گرفتن!

فکر نمی‌کنید این همه استرس روی اعصابتون اثر گذاشته باشه:
یعنی من فکر می کنم شما دیوونه هستین و امیدوارم یک روانشناس پیدا کنم که هزینه‌های درمانتون رو باهاش قسمت کنم!



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 87/4/19 توسط ایران


4 – پسران جوان مدعی

شناسایی ماشین :
- ماشین فوق اسپرت و دارای اولین امکانات تیونینگ
- ماشین دارای ظاهری زیبا و جذاب
- فاقد هرگونه آثار جوادآباد در ماشین

طریقه سوار شدن:
- دوست مدعی معمولا با اعتماد به نفس وارد ماشین میشه و با اعتماد به نفس و غرور حرکت میکنه .
- زاویه نشستن در این افراد بیش از 120درجه میباشد به طوری که حالتی نیمه درازکش داشته و گاهی به سختی دست به فرمان ماشین میرسد
- صدای ماشین معمولا" بسیار دلنشینه ، زمان اگزوز خفن و سراگزوزی و اینها گذشت ، حرفه ای ها با نصب هواکش مکنده اسپرت برای سیستم تهویه هوا موتور ماشین اونو تبدیل به یک ماشین خوش صدا و خوش حرکت میکنن .
- عشق سرعت و لایی


این گروه افراد اگر بیشتر قوانین رعایت کنن ایرادی در رانندگی آنها نیست



5 - جوانان جواد

تشخیص هویت ماشین جوادی :
- شاسی ماشین خوابیده و اکثرا رینگ ساده و دور لاستیک سفید
- داشتن حداقل سه مدل بوق خفن
- داشتن لنگ جهت تنظیف
- دارا بودن ذوق هنری جهت درج عکس هنرپیشه های معروف بالیوود و هالیوود ، خالیبوود و هیچینبوود و....وود
- داشتن دو آفتابگیر مجهز به جای سی دی جهت چنج کردن سریع سی دی ها
- ترجیحا" داشتن یک عدد مانیتور جهت اتصال به سیستماتیک اتومبیل
- باندهای خربزه ای همراه با تیوترهای خفن
- حس طبیعت دوستی و قرار دادن گل پشت ماشین
- آویزون کردن انواع جاکلیدی و یا عروسکهای عجیب از قبیل اسکلت ، حیوانات وحشی و خانگی و ...
- به همراه داشتن حداقل یکی از موارد زیر : زنجیر ، چوب ، پنجه بکس ، چاقو ، خنجر ، شمشیر ، لانچیکا ، سانچیکا و در صورت نیاز سلاح گرم !!
- به همراه داشتن مواد افیونی از قلیون گرفته تا زبونم لال سیگار
- کنسول وسط ماشین فراموش نشه
- شیشه ها غالبا" دودی ، اونم با استفاده از برچسبهای دودی
- چراغهای لیزری چشمک زن و کور کننده با قابلیت مچ شدن با سیستم صوتی و رقص نور ( محل نصب چراغهای جلو جهت کور کردن ماشین روبرو )
- چراغهای آبی کمرنگ که جای خاصی برای نصب نداره همه جا میشه گذاشت حتی توی ... تو باک بنزین

طریقه سوار شدن:
1 – هنگام باز کردن در ماشین ( صدای دزدگیر ماشینش تا فرسنگها به هوا بلند میشه و تا اونو خاموش و درها رو بازکنه چند دقیقه ای وقت میبره ، در هنگام باز کردن در و قبل از سوار شدن به 45 جهت اصلی نگاه کرده و از اینکه همگان متوجه حضور ایشان شدن اطمینان حاصل کرده و دستی بر سر کشیده و با سر میشینه تو ماشین ....
2 – شیشه ها رو تا آخر میده پایین و در آینه بقل و وسط و اونور و اینور جمال مبارک خودشون نگاه میکنن و عینک دودی سفید یخچالی پدر بزرگش میزاره رو چشای قلمبیدش .
3 – سوئیچ که باز میکنه اول صدای حاج یساری میره هوا و خلاصه ملتی رو به فیض میرسونه و بعد شروع میکنه به استارت زدن ......
4 - هیف ولوم ضبط از این بیشتر نمیشه وگرنه کل محله رو تذغیه میکرد !؟

طریقه حرکت ماشین :
ایهیییهییی ( صدای تیکاف ) به زور یک نیمچه صدایی از حاصل دسترنج تیکاف ایشون بلند میشه و بدون راهنما و نگاه کردن آینه به هر طرف که عشقش کشید حرکت میکنه ( حتما" میتونه ! )

یک شات و نمای بسته از بیرون این آقا و ماشینش :
لاستیکای ماشین به علت ارتفاع ماشین از کف فقط نصفشون پیداست ، لاستیکها دارای قالپاق استیل و درز درها دارای نوارهای استیلی که عجیب به ماشین حال داده ، آینه دوچرخه بچه همسایه به جای آینه های بقل ماشین ، برچسبهای زیر آینه بقل که دیگه نگو ، هرچی گیرش اومده چسبونده ، اگه کمی توش دقت کنی احتمالا" فحشی چیزی هم از توش در بیاد ، به داخل که نگاه کنی فقط سر مبارک آقا جواد میبینی با یه دستش که رو فرمونه ، فقط میگی ماشینش صندلی نداره و جواد جون رو کف ماشین چارزانو زده . چه چراغای قشنگی ، هر نوع چراغی که بگی به این ماشین آویزونه فقط یه مهتابی تو اتاقش کم داره که جدیدا" رویت شده و دوستان برای بهتر نخ کردن سوزن در ماشینشون از اون استفاده میکنن . ( خدایی من نمیدونم بعضیا با چه انگیزه ای چراغای داخل ماشینشون موقع رانندگی روشن میزارن ؟! ) ، اگر ماشین صفر خریده باشه احتمالا هنوز پلاستیکهای روی صندلی و دور دستک راهنما و حتی سپرش به راحتی به چشم میخوره و لکه های خونی که خاطره خون کردن جوجه خروس همسایه توسط مادر بزرگ مهربان رو به یاد میاره و دیگه جزیی از ارقام و رنگهای پلاک شده به طوری که هنوز زنبورها و مگسها دورش جمع میشن .


قوانین رانندگی این دوستمون از زبون خودش :
- نرسیده به چهارراه حامل چراغ قرمز اگه همه واستاده بودن که هیچ اما اگه سبز یا حتی زرد بود ، هر جا که بودی دو تا پاتو بزار رو گاز و گوله کن ، تا بتونی از چراغ رد شی .
- اگه عابر پیاده داشت از خیابون رد میشد باز به بند 1 رجوع و عینا عملیات فوق را انجام بده تا عابره از رو بره و دیگه کل کلی نیاد از خیابون رد شه ، در ضمن خیلی حال میده وقتی عابره برای حفظ جونش ، خودش پرت میکنه ... آی میخندی
- دور میدون عمرا" اگه سرعتت کم کنی ، مث گاو باید سر انداخت پایین رد شد ( بلانسبت )
- اصلی ؟ فرعی ؟؟ چی ؟ اینا کشکه بابا !! جمش کن ، هر کی قلدر تر باشه اون رد میشه ، راه دادن در قانون ما جایی نداره ، هر کی بهتر راه بگیره اون رانندس ...
- راهنما مال بچه سوسولاس ، هر وقت طلبه بودی هرجا حال کردی و هر طرف عشقت کشید بپیچ ، کی به کیه ؟!
- خط وسط خیابونا برای قشنگیشه ، آی حال میده لاستیک بندازی روشون ، برای خطوط ممتد و غیر ممتد هم بیخودی اومدن قانون گذاشتن ، هر جور خواستین با خطوط برخورد کنین .
یه نکته مهم خدمتتون بگم که ما بهمون بر میخوره اگه کسی رومون بپیچه یا راه بگیره یا ... اگه همچین اتفاقی بیفته وامیسیم تو راه و سرمون از پنجره ماشین میاریم بیرون و هر چی تا حالا فحش یاد گرفتیم نثار روح گذشتگان و آیندگان طرف میکنیم بیخیال اینکه دور و ورمون زن و بچه مردم دارن رد میشن و پشت سرمونم ماشینا صف کیشیدن ...
- جا پارک برای ما زمین خداس ، هر جا خالی باشه وامیستیم ، میخواد پیاده رو باشه ، دوبله که چیزی نیست چوبله باشه ، رو پل ، تو خونه مردم ، خلاصه هر جا که غم نباشه .
- چراغامون تو شبا حال نمیکنیم روشن کنیم یعنی ofline و با چراغ خاموش کانکت خیابونا میشیم


نکته آموزشی : مقابله با مثل کردن با این افراد دور از شئونات انسانی است . خیلی سعی نکنین حرف شما رو قبول کنن اصلا" بیخیالشون شین و به راهتون ادامه بدین چون حرف زدن بی فایده است .


پایان نامه :

این موارد به استثنا شما دوست هم گروهی هست ، اصلا"به خودتون نگیرین شما ماهین . گل .

اکثر جوونایی که در گروههای مختلف نام بردم چه دختر و چه پسر عشق ماشین هستن و دارای مشخصاتی از قبیل باد داشتن مغزلذا خواهشا" این یادتون باشه که غرور و جنون از رانندگیتون دور کنین . فقط کافیه خدایی نکرده یک تصادف کوچیک منجر به جرح داشته باشین ، اون موقع هست که میفهمین باید روی اصول و طبق مقررات رانندگی کنین .
کاش یک روزی برسه که اصلاح از خودمون شروع کنیم . ( دارم به خودم میگم )

تمام این موارد گفتم اما دیگه مگه میشه کل کل کرد یا سرعت رفت ؟! سهمیه بندی بنزین دست ما رو بسته . من خودم شخصا" ته کارتم 10لیتر دیگه دارم . بنابراین خیلی بیجا کنم از 60 تا بیشتر برم ، دستی بکشم ، کل کل کنم ، برم پیست و یا ...

دعای سال :
خدا بده بنزین .
به امید روزی که کارتهایمان روزی 600 لیتر شارژ کنن . آمین


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 87/4/19 توسط ایران

در این مقاله علمی میخوام تحلیلی اجمالی در رابطه با فرهنگ و طریقه رانندگی در بعضی از قشور ( جمع اقشار ) جامعه داشته باشم . این مطلب در دو قسمت به سمع و نظر دوستان میرسه . اگر مورد خاص دیگری به نظرتون میرسه حتما" بگویید تا در مورد آن هم تحلیلاتی ارائه بدم .

1 – راننده های محترم تاکسی
2 - خانمهای محترم
3 - پیرمردها و پیرزنهای محترم
4 - پسران جوان مدعی
5 - جوانان جواد

1– مسافر کشان گرامی :

- شناسایی ومشخصات ماشین : ماشین افراد مذکور کاملا" مشخصه و احتیاجی به شناسایی نیست . ( تاکسی )
- طریقه سوار شدن : فشنگی ، به عبارتی تیز و فرز
- طریقه استارت و شروع به حرکت ماشین : در هنگام روز و زمانی که خیابانها شلوغ است هیچ تاکسی خاموش نمیباشد بنابراین موردی وجود ندارد .
- طریقه دور زدن و یا نگهداشتن اتومبیل : در رابطه با اینگونه رانندگان این نکته حائز اهمیت است که برای آنها در بین جهات اصلی به هیچ عنوان سمت چپی وجود نداره و فقط سمت راست قابل شناسایی هست . خدا نکنه درهمین سمت راست مسافر مانندی ببینن اگر 120 تا هم سرعت داشته باشن با تمام وجود خودشون به اون شبه مسافر میرسونن ، حالا کجا هستن و در چه موقعیتی مهم نیست ، میخواد تو اتوبان باشن ، میخواد سمت راستشون ماشین باشه یا نه ، دوچرخه جات هم که اصلا هیچی اونا به حساب نمیان و از روی اونها برای رسیدن به مقصدشون عبور میکنن ، این آینه قدی هایی هم که جلو آویزون میکنن با اینکه توش 10 تا ماشین میبینن که پشتشون صف کشیده ولی باز هم اثری نداره .
گاهی اوقات تاکسی ها سر چهارراه به چراغ قرمز برخورد میکنند ، جالب موقعی هست که یک مسافر اونطرف چهارراه منتظر تاکسی هست و همزمان 3 یا 4تا تاکسی هم پشت چراغ ، به محض زرد شدن چراغ دیگه تاکسیها رو نمیبینی ، آنچنان رقابتی به وجود میاد برای رسیدن به مسافر که حاضرم شرط ببندم تو خط استارت مسابقات فرمول یک همچین استارتهایی کم دیده میشه و این وسط کسانی که بین راه هستن قربانی این تاکسیها هستن چه بسا خود مسافر بیچاره هم به سوار شدن نرسه مگر اینکه جنازش از در زیر تاکسی بیاد تو !!!!
در صنف تاکسیرانان راهنما زدن و یا داشتن چراغ ترمز جرم هست و هر راننده تاکسی که از اینجور چیزا داشته باشه تازه کار و آماتور هست .
تاکسی ها 5 در دارند و همیشه باید مراقب پیاده شدن مسافرین از هر کجای آن باشید.
نکته ریزی که احتمالا" دوستان اهل موسیقی به اون پی بردن اینکه هر راننده تاکسی برای خودش بوق مشخصی داره و در یک دوره زمانی معین اونو مینوازه حالا میخواد برای مسافر باشه یا اصلا" مسافری هم در کار نباشه !! این مدل بوق انحصاری هست و رانندگان به اقتضای میزان اعصابی که دارن در اکتاوها و میزانهای مختلف و با تمپوهای مختلف این بوق رو به صدا در میارن .
ایستادن به صورت دوبله و سوبله و حتی چوبله و یا دقیقا" سر تقاطعها و یا جاهایی که نباید بایستن هم که طبیعی هست و کی جرات داره حرف بزنه ؟!
طرح جدیدی هم که کم کم داره قانون میشه اینکه اگر 10نفر هم تو تاکسی باشن اما مسافر دربستی به تور راننده بخوره تمام مسافران باید لطف کنن و پیاده بشن !
رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی واجب و الزامی است به استثنا تاکسیهای محترم
با وجود بودن تاکسیهای محترم هرگز به فکر آرامش در رانندگی نباشید . زیرا در لحظه ای بسیار شیرین و دلنوازی که شما مشغول رانندگی در یکی از بزرگراههای زیبای شهر به همراه گوش دادن به موسیقی ملایم و مورد علاقتون هستین و با سرعتی مطمئن در حال طی طریق در سمت راست اتوبان در حرکتید و همینطور که از یک غروب زیبا لذت میبرید ناگهان یک عدد تاکسی در سمت چپ شما ظاهر میشه که ناگهان ( دوباره) یک مسافر هم همونجا سمت راست شما سبز میشه . کاملا مشخصه که چه اتفاقی میفته ، بی برو برگرد راننده تاکسی محترم با همون سرعت میپیچه رو ماشین شما و به محض رسیدن به مسافر دقیقا" جلو ماشین شما ترمز میزنه و نگه میداره ، بله اینجاست که شما باید هنر رانندگی خودتون رو به نمایش بزارین و یه جوری ماشینتون جمع کنین که نه به تاکسی بخورین نه به مسافر ، نه برین تو جدول کنار خیابون و نه یهو برین وسط بزرگراه تا خدایی نکرده ماشینهای پشت سر به شما بنوازن .
هشدار : هر گونه ماشین به رنگ زرد و یا قرمز و اخیرا" سبز نشاندهنده خطر میباشد . مراقب باشید .




2 – خانمهای محترم

- شناسایی : یک عدد خانوم از سن 30 به بالا و تحقیقا" متاهل
- مشخصات ماشین : داخل ماشین معمولا" خوشبو کننده و یک عدد عروسک پیدا میشه مگر اینکه صاحب اون ماشین همسن مادر بزرگ بنده باشه و نکته قابل تمایز اینکه معمولا" ماشین تمیز هست .
- طریقه سوار شدن و نشستن : معمولا" اول در کمک راننده باز میشه بعد در راننده . علتش هم به خاطر اینه که خانم راننده همیشه همراهشون چیزهایی دارن که به خاطر حجم بالا باید در صندلی کنار قرار بگیرند . این نوع چیزها شامل : یک الی سه عدد بچه قد و نیم قد ، نان به مقدار حداقل 10 عدد ، سبزیجات از نوع سبزی خوردن و سبزی قرمه ، میوه جات ، سیب زمینی و پیاز به میزان لازم ، چادر یا کیف و یا پالتو ، هندوانه به شرط چاقو ، لوستر و لوازم لوکس خانه !! ، موبایل !!! ( لازم به ذکر است که موبایل اونقدر حجیم نیست که نیازی باشه از در بغلی به داخل ماشین برده بشه ولی از اونجا که خانومهای محترم شرطی شدن ، در صورت نداشتن هیچ شی دیگری ناچارا" موبایلشون و یا کیف کوچولو دستیشون رو از اون یکی در داخل ماشین میذارن .)
زاویه نشستن پشت فرمون ماشین 85درجه و دو دستی فرمون میچسبن به طوری که جهت عوض کردن دنده به مشکل میخورن

- طریقه استارت زدن و حرکت ماشین

در این قشر از جامعه ارکان بسیار نمایانی وجود داره که به راحتی میشه پی به مونث بودن راننده محترم برد .
الف ) ابتدا استارت........... و ماشین زارتی به جلو میپره( هیچ ایرادی نداره چون ماشین رو خلاص نکرده بودن )
ب – بالاخره ماشین روشن میشه و حالا قصد حرکت دارن ولی با یه سکته خفیف ماشین بیچاره خاموش میشه ( طوری نیست گاز و کلاج با هم هماهنگ نبود )
پ – ماشین روشن ، سپس راهنمای سمت چپ روشن و پس از خرطی تو دنده گذاشتن یهو با سرعت شروع به حرکت میکنه ( طوری نیست از هول اینکه ماشین مجدد خاموش نشه این سری گازش زیاد میشه )
ت – دنده عوض میشود ( بیچاره ماشین هرسری دندش عوض میشه یه صدای ناهنجار و سپس یک دکه اساسی میخوره )
ث – سر پیچ و گردش به چپ با همون سرعت اولیه ( آخه هنوز میترسه ماشین خاموش کنه و پاشو از رو گاز برنمیداره ، یاد چارلی چاپلین بخیر یادتون هست چطوری سر پیچا یه پاش میرفت بالا ؟! )
ج - تو خیابون با فاصله 200 متر با ماشین روبرویی یهو میزنه رو ترمز ( تجربه گاز دادن براش تلخ بود و فهمیده که باید با ماشین روبرویی فاصله داشته باشه و با این کار فاصلش حفظ میکنه ، این رو همیشه در خاطر داشته باشین که خانومها افرادی محتاط و ریز بین و آینده بینی هستن و هر زمان بی جهت ممکن است در وسط خیابان توقف و یا یهو سرعتشون افزایش پیدا کنه . فقط بیچاره ماشینهای پشت سر که باید شاهد توقف بی مورد و بیجا خانوم باشه و چه شود روزی که چراغ ترمز خانوم هم ایراد داشته باشه !؟ )
چ – راهنما همچنان از بدو حرکت مشغول خاموش روشن شدن است و از پیچها قبل کار میکنه ( ایرادی نداره در طول مسیر حتما" به پیچ خواهد خورد و مطمئنا"اونجا لازم میشه )
ح - خانومها در ترافیکها بسیار نمایان هستن مخصوصا" اگر ماشینشون جزو ماشینهای سست کمک باشه یعنی ماشینهایی که کمک فنرشون زیادی نرمه مثل پراید ) ماشینی که دیدین داره میرقصه و به قول بر و بچه های اتومبیلران قایقی میزنه ، شک نکنین که رانندش خانومه . خیلی وقتها هم که ماشین به کرات و دفعات زیاد خاموش میشه .
خ- خدا اون روز نیاره که پشت سر یک خانوم در ترافیکی با شیب معکوس گیر کنید ( همون سر بالایی منظورمه ) باید با جلو پنجره ماشینتون رسما" خداحافظی کنین و هیچ ادعایی هم نداشته باشین چون کاملا" حق با خانوماست
د- پارک کردن خانومها بسیار زیبا و منحصر به فرد است به نوعی که زبانزد خاص و عام هست مخصوصا" اگر از نوع دوبلش باشه . به به . ( غریب به 50 بار ممکنه ماشین بره عقب بیاد جلو و آخر هم 1 متر از جدول فاصله داره ، خودم غریب به 20 بار به تقاضای خانوما ماشینشونو براشون پارک کردم ، تا جایی که تصمیم گرفته بودم اصلا" بزنم تو این کار ، کنار خیابون واستم ماشین پارک کنم .... )
ذ- اگر دیدین ماشینی بر کوچه محل سکونت شما و یا خیابانهایی با عرض کمتر از 30 متر به صورت عمود راه را قطع نموده ، بدون شک بدانید که راننده آن خانوم میباشد . به علت عوض کردن 180درجه ای مسیر و عدم فرمانگیری دقیق معمولا" این گیر ایجاد میشود که چه بسا بسیار خطرناک و ترافیک ساز است . طی بوقهای ممتد و سر و صداهای ایجاد شده ، خانوم سریعا" هول کرده و در جا میزند اما به محض خلاص شدن از معرکه سر خود را تا تنه از ماشین بیرون آورده و ناسزا میگوید و شعور کلیه ماشینهای حاضر در صحنه را زیر سوال میبرد ( با استفاده از واژه نامانوس بیشعورها )

تعداد بندهای این قسمت انقدر زیاد هست که حروف الفبا در مقابلش ناچیز است و حرفی برای گفتن ندارند بنابراین به همین سطور بسنده مینمایم ، لذا بیخیال

نکته آموزشی مربوط به این قسمت : فاصله خود را با خانومها حفظ کنید و مطلقا" نذارین از حد مجاز کمتر بشه زیرا خطرش ناک است ، هرگونه چپ نگاه کردن و یا زمزمه کردنی که منجر به مشکوک شدن خانوما بشه مساوی با عدم شعور شماست زیرا ... زشته ، بده





3 - پیرمردهای محترم و عزیز

ابتدا شناسایی جناب پیرمرد و خانوم پیرزن : ایشان دارای قامتی خمیده و احتمالا" دارای عصا بوده و 98درصد انها دارای عینکهایی با فرم بزرگ میباشند .

مشخصات ماشین : ماشین ایشان اکثرا" از مدلهای قدیمی بنز – تویوتا و کلا ماشینهای تولید خارج از کشور مدل دوران رنسانس میباشد

طریقه سوار شدن و نشستن : ابتدا به دنبال سوئیچ ماشین گشته و بعد از طی زمانی غریب به 15دقیقه موفق به یافتن آن میشوند که داخل جیب کوچک کیف و یا کتشان بوده است . بعد از گشایش در به سختی سوار ماشین شده و سپس مشغول باز کزدن قفل فرمان میشوند ( قفل فرمان رکن اصلی ماشین است و بی آن ممکن نیست ، پس لطفا عجله نفرمایید و اجازه بدین قفل را با خیال راحت باز کنند ) بعد از عملیات فوق ماشین استارت میخورد
زاویه نشستن این افراد کمتر از 80درجه هست به طوریکه معمولا سر بسیار نزدیک قربیلک فرمان قرار دارد .

طریقه استارت و شروع به حرکت ماشین : به آرامی دنده را یک کرده و با احتیاط فراوان و به صورت نیم کلاج حرکت میکنند و تا زمانی که 150درصد مطمئن نباشند که در فاصله 20متری آنها موجود زنده ای پر نمیزند محال است که کلاج را ول کنند و یا دنده را تعویض نمایند . معمولا" این ماشینها عملا" سه دنده دارند و حداکثر سرعتی که در این مدت به خودشون دیدن 75km بوده که آن هم احتمالا" یا هواس راننده پرت بوده و یا به علت دیسک کمر پا قفل شده و ناخواسته به این سرعت رسیده است .

طریقه دور زدن و یا نگهداشتن اتومبیل : برای گردش به چپ ابتدا آینه ها را بارها و بارها نگاه کرده و سپس با سرعت 50 کیلومتر که استاندارد حرکتی ایشان میباشد از منتهی علیه سمت راست خیابان به سمت چپ طی طریق میکند . در این مرحله ماشینهای پشت سر باید رعایت سن و سال رابکنن (چون حاجی مطلقا" نه از سرعت خود کم میکنه نه اضافه) حتی در بعضی مواقع با زاویه ای حدود 75درجه به اونور خیابون حرکت میکنند . در مورد راهنما زدن هم لازم به ذکر است که گاهی در هنگام پیچاندن فرمان دستشون به دستک راهنما خورده و روشن میشود که اکثرا" این اتفاق می افتد چه بسا در مواقعی برف پاک کن ماشین هم به آن اضافه میشود .

نکته مهم : شما در هر حالت و هر مکانی هستید و متوجه راننده مسنی شدید شکیبا باشید و از انجام دادن عملیاتی چون بوق زدن ، چراغ دادن ، صداهای ناجور درآوردن ، زبونم لال فحش دادن و بال بال زدن بپرهیزید زیرا به محض دیدن هر یک از کارهای شما سرعت ماشین کمتر شده و احتمال خاموش شدن و یا انحراف آن فراوان است .


نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 87/4/19 توسط ایران

ارسطو :  طبیعت مرغ اینست که از خیابان رد شود .

مارکس : مرغ باید از خیابان رد میشد. این از نظر تاریخی اجتناب‌ناپذیر بود.

ریاضیدان : مرغ را چگونه تعریف میکنید؟

شاگرد تنبل : والا آقا به خدا همین الآن میدونستیم ها... آقا یه دقه...

نیچه: چرا که نه؟

داروین: طبیعت با گذشت زمان مرغ را برای این توانمندی رد شدن از خیابان انتخاب کرده است .

همینگوی : برای مردن. در زیر باران .

اینشتین : رابطهء مرغ و خیابان نسبی است.

سیمون دوبوار: مرغ نماد زن و هویت پایمال‌شدهء اوست. رد شدن از خیابان در واقع کوشش بیهودهء او در فرار از سنتها و ارزشهای مردسالارانه را نشان میدهد.

پاپ اعظم: باید بدانیم که هر روز میلیونها مرغ در مرغدانی میمانند و از خیابان رد نمیشوند. توجه ما باید به آنها معطوف باشد. چرا همیشه فقط باید دربارهء مرغی صحبت کنیم که از خیابان رد میشود؟

صادق هدایت: از دست آدمها به آن سوی خیابان فرار کرده بود، غافل از اینکه آن طرف هم مثل همین طرف است، بلکه بدتر .

خوانندهء آهنگهای آبدوغ‌خیاری: چرا رفتی مرغ جونم، دوستت دارم، دوستت دارم ...

روانشناس : آیا هر کدام از ما در درون خود یک مرغ نیست که میخواهد از خیابان رد شود؟

نیل آرمسترانگ : یک قدم کوچک برای مرغ، و یک قدم بزرگ برای مرغها.

حافظ: عیب مرغان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت، که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت .

کافکا : ک. به آن سوی خیابان کثیف رفت. مرغ این را دید و به سوی دیگر خیابان فرار کرد، ضمن اینکه به ک. نگاهی بی‌توجه و وحشتزده انداخت. این ک. را مجبور کرد که دوباره به سوی دیگر خیابان برود، تا مرغ را با حضور فیزیکی خود مواجه کند و دست‌کم او را به احترامی وادارد که باعث گریختن مجدد او شود، کاری که برای مرغ دست کم از نظر اندازهء کوچک جثه‌اش دشوارتر مینمود .

بیل کلینتون : من هرگز با مرغ تنها نبودم.

فردوسی: بپرسید بسیارش از رنج راه، ز کار و ز پیکار مرغ و سپاه .

ناصرالدین‌شاه : یک حالتی به ما دست داد و ما فرمودیم از خیابان رد شود. آن پدرسوخته هم رد شد.

سهراب سپهری: مرغ را در قدمهای خود بفهمیم، و از درخت کنار خیابان، شادمانه سیب بچینیم .

طرفدار داستانهای علمی - تخیلی: این مرغ نبود که از خیابان رد شد. مرغ خیابان و تمام جهان هستی را ? متر و ?? سانتیمتر به عقب راند.

اریش فون دنیکن: مثل هر بار دیگر که صحبت موجودات فضاییست، جهان دانش واقعیات را کتمان میکند. مگر آنتنهای روی سر مرغ را ندیدید؟

جرج دبلیو بوش : این عمل تحریکی مجدد از سوی تروریسم جهانی بود و حق ما برای هر نوع اقدام متقابلی که از امنیت ملی ایالات متحده و ارزشهای دموکراسی دفاع کند محفوظ است .

سعدی : و مرغی را شنیدم که در آن سوی خیابان و در راه بیابان و در مشایعت مردی آسیابان بود. وی را گفتم: از چه رو تعجیل کنی؟ گفت: ندانم و اگر دانم نگویم و اگر گویم انکار کنم .

احمد شاملو : و من مرغ را، در گوشه‌های ذهن خویش، میجویم . من، میمانم. و مرغ، میرود، به آن سوی خیابان. و من، تهی هستم، از گلایه‌های دردمند سرخ.

رنه دکارت: از کجا میدانید که مرغ وجود دارد؟ یا خیابان؟ یا من؟

لات محل : به گور پدرش میخنده! هیشکی نمتونه تو محل ما از خیابون رد بشه، مگه چاکرت رخصت بده. آی نفس‌کش

بودا : با این پرسش طبیعت مرغانه خود را نفی میکنی.

پدرخوانده: جای دوری نمیتواند برود .

فروغ فرخزاد: از خیابانهای کودکی من، هیچ مرغی رد نشد .

ماکیاولی: مهم اینست که مرغ از خیابان رد شد. دلیلش هیچ اهمیتی ندارد. رسیدن به هدف، هر نوع انگیزه را توجیه میکند.

پاریس هیلتون: خوب لابد اونور خیابون یه بوتیک باحال دیده بوده .

هیتلر : اگر ارادهء ما همچنان قوی بماند، مرغ را نابود خواهیم کرد! فولاد آلمانی از خیابان رد خواهد شد

فوتبالیست : آفساید بود آقا! ما هر چی به این داور گفتیم بی‌انصاف قبول نکرد

از سایت روزنه



<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
.: Designed By Night-Skin.com :.


بازدید امروز: 92
بازدید دیروز: 372
کل بازدیدها: 7493788

[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ]