سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گلچین بهترین طنز ها - معارف اسلامی
 
...
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87/4/30 توسط ایران

 یک پسر خوب امضاء گواهی نامه اش خشک نشده به رانندگی خانمها گیر نمیدهد !

 یه پسر خوب کمتر با این جمله مواجه میشود : مشترک گرامی دسترسی شما به این سایت مقدور نمی باشد !

 یه پسر خوب بعد از تک زنگ سراغ تلفن نمیره !

 یه پسر خوب عکس الکسندروگراهام بل رو قاب نمیکنه بزنه تو اتاقش !

 یه پسر خوب سر کلاس تا شعاع 3متریِ هیچ خانمی نمیشینه !

 یه پسر خوب وقت برگشتن به خونه ماشینش بوی ادکلن زنونه نمیده!

 یه پسر خوب هیچ وقت پای تلفن از این کلمات استفاده نمیکنه:”ساعت چند” “کی میای” “کجا” “دیر نکنی یا !

 یک پسر خوب زمانی که کسی میخواهد از عرض خیابان عبور کند تعداد دنده را از 1به 4ارتقاء نداده و قصد جان عابر را نمیکند !

 یک پسر خوب که ژیان سوار میشود روی بنز همسایه با سوئیچ ماشین نقاشی نمیکشد!

 یک پسر خوب زمانی که تصادف میکند همانند قبائل زامبی وحشی بازی در نمی آورد!

 یک پسر خوب هر روز بعد از کلاس درس به نمایندگی از راهداری و شهرداری خیابانهای شهر را متر نمیکند!

 یک پسر خوب دکمه های پیراهنش را از یک متر زیر ناف تا زیر چانه کاملا بسته و با سنجاق قفلی محکم میکند!

 یک پسر خوب به محض دیدن دختر همسایه رنگش لبویی شده و چشمش را به آسفالت میدزود !

یک پسر خوب روزی 5 بارهوس بردن نذری به دم در خانه همسایه که تصادفا دختر دم بخت دارند را نمیکند !

 یک پسر خوب بیشتر از 5دقیقه در دستشوئی نمیماند ! (نکته کنکوری)

 یک پسر خوب 1 ساعت در حمام آهنگ جواد یساری نخوانده وبرای همسایگان آلودگی صوتی ایجاد نمیکند !

 یک پسر خوب اگر درد عشق گرفت در کوی و برزن عرعر عشق نکرده و آبروی خانوادگی خود را نمیبرد !

 یک پسر خوب با دوستانی که مشکوک به چت و لا ابالی گری هستند معاشرت نمیکند !

 یک پسر خوب به جای اینکه پول خود را در باشگاه بیلیارد و گیم نت و غیره دور بریزد بهتر است حساب آتیه جوانان باز کند و به فکر 1000 سالگی خود باشد !

 یک پسر خوب همواره به اسم خود افتخار میکند و به هر کس که میرسد نمیگوید که بجای قلی به او رامتین و آرش و … بگویند !

 یک پسر خوب در اثر دیدن افراد غرب زده جو گیر نشده و لحاف کرسیه قرمز خال خال یشمی را به پیراهن تبدیل نکرده و سر زانو خود را جر نمیدهد !

 یک پسر خوب سر سفره دست به چیزی نمی زند تا همه سیرو پر از سر سفره بلند شوند و بعد شروع به غذا خوردن می نماید !

 یک پسر خوب تقاضای وسایل نا مربوطی از قبیل موبایل را از خانواده ندارد !

 یک پسر خوب برای احیای حقوق خود از زور بازو استفاده نکرده و کلمات رکیک مانند خر و الاغ به کار نمیبرد !

 یک پسر خوب همانند خاله زنکها تلفن را قورت نداده و سالی به 12 ماه دهانش بوی تلفن نمیدهد !

 یک پسر خوب هر صدایی از قبیل قار و قور شکم اهل خانه را با صدای تلفن اشتباه نگرفته و4 متر به بالا نمیپرد !

 یک پسر خوب در جشنهای فامیلی جو گیر نشده و نمیرقصد تا ابروی کل خاندان رابر باد دهد !

 یک پسر خوب در مهمانی های خانوادگی نوشیدنی های غیر مجاز از قبیل ماءالشعیر را تنها با رضایت نامه رسمی و کتبی پدر محترم استعمال میکند !

 یک پسر خوب هر زمان که عشقش کشید با زیر شلواری کردی چین پیلیسه دار و یا شرت مامان دوز و رکابی همانند قورباغه به وسط کوچه نمیپرد !



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران
دسترسی به این سایت...
وقتی که سایت یا وبلاگی را در ایران فیا-تر می کنند شاید شاهد چنین جملاتی هم باشیم:
مشترک گرامی، بابا فیل.تره، ضایع، تو چرا حالیت نیست. دستت رو از روی اون F5 صاب‌مرده بردار دیگه!
مشترک گرامی، هوی، تو خجالت نمی‌کشی!
مشترک گرامی، پیشتِ، چخِ!
مشترک گرامی، دست نزن جیزه، دِهَه!
مشترک گرامی، به جان مادرم اگه یه بار دیگه از این‌ورا رد شی با دفعهِ قبل می‌شه دوبار!
مشترک گرامی، شرمنده، نداری 10 هزار تومن دستی بدی تا آخر ماه، مخابرات الان چند ماه حقوق‌مون رو نداده، به‌ت پس می‌دم!
مشترک گرامی، فیا-ترشکن خوب سراغ نداری، یه کاری کردیم خودمون توش موندیم!
بازم تویی مشترک گرامی، روتو برم هی!
مشترگ گرامی دیگه‌ای نبود، نفس‌کِش.......


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران



اگر اندازه دور بازوی شما ، برابر با اندازه دور ران پای مورچه است ...
اگر آنقدر لاغر و سبکید که بادهای پاییزی به راحتی ، قادر به معلق کردن شما در هوا می باشند ...
اگر هرکس که شما را از بغل نگاه می کند ، با مانیتور LCD اشتباهتان می گیرد ...
اگر برای پیدا کردن پیراهن سایز زیر SMALL که برایتان گشاد نباشد با مشکل مواجه می شوید ...
اگر مردم در ایستگاه اتوبوس شما را با میله تابلوی ایستگاه و در خود اتوبوس با میله های تعبیه شده برای گرفتن دست ، اشتباه می گیرند ...
اگر به راحتی قادرید که از لای میله های حفاظ پنجره خانه تان ، وارد آن شوید ...
اگر برای ثابت ماندن در جای اولیه و نیفتادن شلوارتان ، همیشه مجبورید با یک دست آنرا بچسپید و یا از طناب و کش برای ثابت نگه داشتن آن کمک بگیرید ...
اگر بدن شما متشکل از چهار عدد استخوان و یک روکش پوستی است ...
اگر می خواهید ، هرکسی که شما را می بیند با عدد ? اشتباه بگیردتان ...
اگر می خواهید ، فاصله بین پوست و استخوان خود را با ماهیچه پوشش دهید ...
اگر می خواهید قطر گردنتان از اندازه سرتان بیشتر باشد ...
اگر می خواهید ، وقتی در تابستان ، تی شرت برادر کوچکتان را می پوشید و در خیابان قدم می زنید ، تمام سرها به سمت شما بچرخند و ملت با حسرت به همدیگر بگویند : اووووووووووه ! یَره ! بدنشو نیگا ، کاش بدن منم اینجوری بود !
اگر می خواهید که امسال در مسابقات مردان آهنین ، حَلبین ، آلومینیومین و ... شما با افتخار بر سکوی قهرمانی بایستید و مدال آب طلا ! را بر گردن بیاویزید ...
اگر می خواهید ، زمانیکه اتومبیلتان پنچر می شود ، بجای استفاده از جک ، با یک دستتان آنرا بلند کنید و با دست دیگرتان چرخ را تعویض نمایید ...
اگر از پول زور دادن به زورگیرهای محله به تنگ آمده اید و می خواهید که خودتان گُنده لات محل شوید ...
اگر می خواهید که بجای انعام و شیرینی بچه ها و پول های کلان دیگری که هرسال موقع اسباب کشی مجبورید به چندین کارگر بدهید ، خودتان یکنفری تمام اثاثیه منزل را جا به جا کنید ...
اگر می خواهید که فرزندانتان شما را به مانند داداش کاییکو ، ملوان زبل ، هرکولس ، هالک و ... دوست داشته باشند ...
اگر می خواهید ، جاده صاف بدن خود را پر از دست انداز و سرعت گیرهای ماهیچه ای کنید ...
و اگر نمی خواهید که مردم بیش از این در کوچه و خیابان شما را با اسامی نامربوطی همچون : سوخول ، ماکارونی نپخته ، لاغر مردنی ، خیار ، اسکلت ، مارمولک ، لوله پولیکا ، لیسک ، میخ ، تار عنکبوت ، سیخ کبریت ، نی قلیون ، صدا بزنند ...
لحظه ای درنگ نکنید و از همین امروز اقدام به ثبت نام خود در باشگاه ما نمایید .
باشگاه بدن نما ، با بهره گیری از اساتید و مربیان صاحب نام پرورش اندام و قهرمانان مدال آور در سطح مسابقات قویترین مردان محله ، و با دارا بودن انواع دستگاه ها و وسایل مجهز بدنسازی ( بادی بیلدینگ )، پرورش اندام ، پاور لیفتینگ ، باسکول جهت وزن کشی و یک عالمه وسایل دیگر سالم و در حد نو ! عضله و ماهیچه را با بدن شما آشتی خواهد داد .
باشگاه بدن نما ، ارائه دهنده انواع پروتئین ها ، مکمل های غذایی ، هورمون ها ، مواد نیروزا و ... در اشکال : پودر ، قرص ، شربت و آمپول ، برای ورزشکاران کم صبری که می خواهند یک شبه ره صد ساله را بروند و هرچه زودتر ، به بار نشستن عضلاتشان را ببینند ، با کمترین عوارض جانبی از قبیل : ریزش مو ، جوش صورت ، نازایی و ... با علامت استاندارد سیروس بدن با درپوش اطمینان و برچسب شب رنگیه هالوگرام .
با ?? درصد تخفیف جهت قهرمانان جهان !
با هر عدد ایران چک1000000ریالی ، ما یک عدد ماهیچه به بدن شما اهدا خواهیم کرد ( تعیین جای ماهیچه ، بر عهده مشتری است ) !
هرچقدر که پول بیشتری بدهید ، صاحب عضلات و ماهیچه های بیشتری خواهید شد ( بدون هیچگونه محدودیت و سهمیه بندی و بدون نیاز به کارت ماهیچه ) !
با حضور دائمی آقایان : آرنولد شوارتزنگر ، دوریان یتس ، لاری اسکات ، رونی کولمن ، علی تبریزی ، شهریار کمالی ، سامان سرابی و چندی دیگر از قهرمانان پرورش اندام آسیا ، جهان و مستر المپیا در باشگاه بدن نما ( البته فعلا از پوستر این عزیزان بر روی دیوارهای باشگاه ، بهره خواهیم برد ) !!!
با مدیریت : ابرام سرشانه ، غلام پشت بازو ، سیا کول و کامی کاییکو
در ضمن باشگاه بدن نما ، افتخار دارد که به اطلاع تمامی بانوان محترم محله برساند که این باشگاه در شیفت صبح ، با مدیریت و مربی گری سرکار خانوم نازی باربی ، آماده ثبت نام از بانوان محترم در رشته های مختلف از جمله :
انواع ورزش های هوازی ( ایروبیک ) ، استپ ، یوگا ، بدنسازی ، فول کونتاکت ، کیک بوکسینگ ، کیوکوشین کاراته ، کشتی کج ، بوکس ، دفاع شخصی ، مبارزه تن به تن با شوهر ، پرتاب ساتور از آشپزخانه ، جویدن خرخره ، درآوردن چشم ، ضربه فنی سرعتی ، کف گرگی عشقولانه ، پول زور گیری از شوهر ، قرار دادن شوهر در مایکروویو ، پرتاپ سماور آب جوش و ...می باشد !
ساعات کار باشگاه :
صبح خیلی زود ، مخصوص بانوان : از 11صبح ! الی12

بعد از ظهر ، مخصوص آقایان ( با توجه به شغل تمام وقت آنها ! ) : از 2شب الی 4

تلفن های تماس :
تلفن ثابت : با پرداخت به موقع شهریه ، ما را در خریدن یک خط تلفن ثابت ، یاری بفرمایید !
تلفن همراه : با پرداخت به موقع شهریه ، ما را در خریدن شارژ برای سیم کارت اعتباریمان یاری بفرمایید



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران



از سایت تبیان همدان



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران


اینم یه شعرباحال

ای یار به جهنم که مرا دوست نداری
از عشق تو هرگزنکنم گریه و زاری

اگر روزی بری و یار بگیری
الهی تب کنی فرداش بمیری

الهی سرخک و اوریون بگیری
تب مالت و فشار خون بگیری

اگر بردی از این ها جان سالم
الهی درد بی درمان بگیری

از تبیان همدان



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 87/4/24 توسط ایران


دوران قبل از دانشگاه = حسرت
قبول شدن در دانشگاه = صعود
کنکور = گذرگاه کاماندارا
دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه
خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره 13
بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها
امتحان ریاضی = کشتار
افتاده های ریاضی? =بایکوت
امتحان میان ترم = زنگ خطر
امتحان پایان ترم = آوار
دانشجوی بی پول=کزت
لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها
نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی
مسئولین دانشگاه = گرگها
استادان = این گروه خشن
اشپزخانه = خانه عنکبوت
رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی
پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر
دانشجوی ا خراجی = مردی که به زانو در امد
دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید
دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس
دانشجوی عاشق=آواز قو
ازدواج دانشجویی=کلاه قرمزی و سروناز
خوابگاه رفقا= دهکده حیوانات
واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ
مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته
پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ
مرگ استادها = جلادها هم میمیرند
محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی
استاد راهنما = مرد نامرئی
کمک هزینه = بر باد رفته
برخورد استادان = زن بابا
اتاق رئیس دانشگاه = کلبه وحشت( جدید ترین قسمت )
شب امتحان = امشب اشکی میریزم
تقلب در امتحان = راز بقا
یادگیری = قله قاف
دانشجوی معترض = پسر شجاع
تربیت بدنی1 = راکی1
تربیت بدنی2 = راکی2
گریه دانشجو=اشگ تمساح
انصراف = فرار از کولاک
تصییح ورقه امتحان = انتقام
نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ
شاگرد اول = مرد 6مبلیون دلاری
آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ
هیئت علمی = سامورا یی ها
مدیر گروه= مردی که می خندد
رئیس اموزش = سیندرلا
از دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87/4/23 توسط ایران
1- چیزی در مورد ماشین فهمیدن ، البته به جز رنگش
2- درک مضمون اصلی یک فیلم هنری
3- 24 ساعت رو بدون فرستادن sms زندگی کردن
4- بلند کردن چیزی
5- پرتاب کردن
6- پارک کردن
7- خواندن نقشه
8- دزدی کردن از بانک
9- آرام و ساکت جایی نشستن
10- پول شام رو حساب کردن
11- مشاجره کردن بدون داد کشیدن
12- مواخذه شدن بدون اینکه گریه کنن
13- رد شدن از جلوی مغازه کفش فروشی
14- نظر ندادن در مورد لباس یک غریبه
15- کمتر از بیست دقیقه داخل یک دستشویی بودن
16- دنده ماشین را با انگشت عوض کردن
17- راه انداختن درست یک ویدئو
18- تماشای یک فیلم جنگی
19- انتخاب سریع یک فیلم
20- ایستاده جیش کردن
21- ندیدن فیلم هندی
22- غیبت نکردن
23- صحبت نکردن وقتی که باید ساکت باشن
24- سیگار برگ و یا چپق کشیدن
25- درک کردن شوهر وقتی اعصابش خورده
26- گریه کردن بدون آبریزش بینی
27- غذا پختن بدون تماشای تلویزیون
28- تماشای اخبار و خوندن روزنامه
29- نق نزدن
30- لگد زدن
31- از سن بیست و پنج سالگی رد شدن
32- اخ تف کردن
33- خواستگاری رفتن
34- موارد بالا رو قبول کردن …



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87/4/23 توسط ایران
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 87/4/23 توسط ایران
از دفتر خاطرات یومیه‌ی ببری خان

? شنبه اول ایلول
و ما که ببری خان، عزیزکرده‌ی سلطان صاحبقران و خود سلطان و خاقان گربه‌های ممالک محروسه و قبله‌ی عالم گربه‌سانان باشیم، اراده فرمودیم خاطرات یومیه‌ی خود را مثال شاه عظیم‌الشأن‌مان به مصداق «کلام الملوک، ملوک الکلام» به رشته‌ی تحریر درآوریم. باشد که عبرتی برای گربه‌سانان آتیه بوده و این دستخط همامیونی در مصحف ایام یادگار بماند.

? یکشنبه دویم ایلول
«پنجول‌السلطنه» وزیر جنگ آمده راپرت می‌دهد: یک عده از گربه‌های قشون انگلیس از مطبخ اردو به اندرونی تجاوز کرده و اسباب صدمه و زحمت شده‌‌اند. فوج گربه‌های اندرونی هم غیرتی شده، آرایش جنگی به خود گرفته، دم بالا گرفته، مو سیخ کرده، به آنها حمله‌ور شده و اجمعین را دستگیر کرده به محبس برده‌اند. آنها نیز تضرع نموده که ما زیاده تجاوز ننموده و کم نموده‌ایم.
«پشمک الممالک» صدراعظم ما می‌گوید: رهایشان کنید این گربه‌های نازنین را، قدم‌شان روی چشم. علی‌ای‌حال شاید به قصد ضیافت آمده‌اند، میزبان چرا بی‌مهری کند؟
لهذا ما نیز مهرورزانه فرمودیم آنها را خلعت داده، آزاد کرده و با اکرام تمام با دهل و سرنا راهی نمایند که در فرنگستان نگویند گربه‌های ایرانی بی چشم و رو هستند.
البته به نظرمان این پشمک‌الممالک با گربه فراماسون‌های حوالی لندن سر و سری دارد. خفیه‌نویسان راپرت داده‌اند ملکه گربه‌های انگلیس به او لقب Sir Cat Pashmak داده‌ و با مشارالیه مصاحفه و معانقه دارد. خوب می‌دانیم این پشمک‌الممالک، گربه‌ی دنبه دیده‌ای است و پدرگربه‌سوخته از ما مخفی می‌کند.

? دوشنبه سیم ایلول
«ملوس‌السلطان» ولیعهدمان آمده با یک فقره عکس مضحک قلمی از یک گربه و موش که در فتوگراف‌خانه فرنگی‌ها انداخته‌اند، می‌گوید: اعلیحضرتا، این فرنگی‌ها به ما اهانت نموده، یک فقره سینماتوگراف وهن‌آمیز ساخته مسما به «تام و جری» و در آن هر چه نسبت دست و پا چلفتگی و سبک‌عقلی بوده به طایفه‌ی گربه‌ها داده و موش‌ها را زیرک و عاقل شمایل کرده و آبرو برایمان نگذاشته‌اند.
به «خرناس‌الدوله» وزیر خارجه‌مان می‌فرماییم به تلافی این فعل، کلهم وزیرمختاران گربه‌های ممالک فرنگ را احضار کنند هر روز جبراً و قهراً برایشان موش و گربه عبید زاکانی بخوانند.

? سه شنبه چهارم ایلول
ما یک غلطی کردیم در یکی از سفرهای عتبات که به اتفاق شاه رفته بودیم با گربه‌ای آنجا آشنائیت یافتیم که شیرین‌کاری خوب می‌کرد. از هر طرف که می‌انداختنش پایین، چهار دست و پا بر خاک فرود می‌آمد قرمساق. اسمش «گربه‌ی مرتضی علی» بود. حالا از عتبات راهی شده آمده طهران، کانهوا سریش به ما چسبیده و هر روز با طایفه و فرقه‌ای سرگردان است. یک روز با گربه‌های سفارت روس یک روز با گربه‌های سفارت انگلیس یک روز با گربه‌های اندرونی و هر روز به رنگی در می‌آید. از هرات تا پطرزبورغ به شکلی در می‌آید و ابن‌الوقتی است که دومی ندارد. انتظار دارد بلدیه‌ی گربه‌های طهران را به او بدهیم.

? چهارشنبه پنجم ایلول
«مخمل‌الشعرا» دولا دولا به پابوس آمد شعری به حضورمان پیشکش کند: حضور اعلیضرت همامیونی، السطان بن سلطان بن سلطان و الپلنگ بن پلنگ بن پلنگ، اعلیحضرت ببری‌خان ببر نشان و موش شکار که از صلابت پنجول پر کرّ و فرّش نصرت و ظفر ریخته و به خرناس رعدآسایش سگان ملعون گریخته، معروض می‌دارد که این حقیر کشف‌الابیاتی کرده‌ام در شعرهای حافظ که جسارتاً پیشکش آستان میوکانه می‌گردد.
بعد می‌گوید حافظ شعری در وصف ما گربه‌ها دارد بدین مضمون:
«گربه هر موی، سری بر تن حافظ باشد
همچو زلفت همه را در قدمت اندازم»
و می‌گوید حافظ آنجا منظورش گُربه بوده و پس از اظهار چاکری فراوان عرض می‌کند که بابت این کشف صله‌ای مرحمت فرمائیم. دادیم پدرگربه‌سوخته‌ی فلان فلانش را بابت این کشف احمقانه فلک کردند و سبیلش را به مقراض بریدند که دیگر روی دیوار نتواند تعادلش را حفظ نماید چه رسد به شعر گفتن. مردک قلتبان برایمان کشف‌الابیات کرده است.

? پنج‌شنبه ششم ایلول
این «پیشیک افندی» شارژدافر گربه‌های عثمانی که از اوان قطع ارتباط ما با سگ‌های دارالخلافه، رابط مخصوص ممالک ما با آنها شده آمده عرض می‌کند این سگ‌های کوپک اوغلی، پیک فرستاده و تهدید و خط و نشان به ما که هیچ گربه‌ای حق نداشته منبعد از پشت دیوار کاخ جلوتر رفته و گرنه به قوای قهریه جواب خواهیم داد. «خپل التجار» عرض می‌کند: ما را تحریم کرده‌ا‌ند و ما نیز باید منبعد گوشت ماهی و دیگر اقلام را برای گربه‌های اندرونی گران‌تر کنیم.
این گربه‌های تاجر ما هم به حقیقت قرمساق هستند و در خبث طینت و پدرسوختگی مانند ندارند. هر وقت سگ‌ها تحریم‌مان می‌کنند و صعوبتی به عوام گربه‌ها می‌آید همه چیز را به جای ارزان‌تر شدن و مساعدت به ضعفای مملکت، گران‌تر می‌کنند و بیش از سگان ملعون به حال عوام گربه‌ها صدمه می‌رسانند. ما که سلطان گربه‌های عالم باشیم از این فعل آنان شرم داریم اما چه کنیم که اختیار خزانه با آنهاست.

? جمعه هفتم ایلول
امروز پنجول تیز کرده به اتفاق پیشولی بانو و میومیوبانو و سایر گربه‌‌بانوهای اندرونی و خدم و حشم راهی شدیم شکار موش. نفوس موش‌های اندرونی و مطبخ و انبار به دلیل کثرت نفوس گربه‌ها قلت یافته و لاجرم اراده فرمودیم برویم در معابر دارالخلافه طهران این موش‌های بدذات را با پنجول همامیونی‌مان شکار کنیم.
دفعتاً از یکی از مجاری، موش گردن کلفت قلچماقی به قاعده‌ی یک بزغاله از آبریزگاه‌ بیرون آمده سر معبری ایستاده به سرانگشت مشغول چرخاندن تسبیح بود و هیبتش زهره‌ی پلنگ می‌برد. به احتیاط و به اتفاق سایرین جلو رفته و با شوکت شاهانه مو سیخ کرده و غرش ببرآسای میوکانه‌مان را سرش کشیدیم. موش پدرسوخته همان‌جور ایستاده تکان نخورده چشم ریز کرده گفت:
- پیشته بینیم بابا!
ما نیز به خاطر هیبتش دل‌مان به رحم آمده او را مورد عفو قرار داده با دمی آویزان میان پای‌مان به اندرونی بازگشتیم. والله که هیچ لفظی همچون دشنام «پیشته» نزد ما گربه‌ها قبیح نباشد.

? توضیح تاریخی – زیست‌شناختی!
توضیح این که «ببری خان» گربه‌ی مشهور ناصرالدین شاه به غلط «خان» شده و ظاهراً گربه‌ای ماده بوده است! این مطلب هم در مورد ببری‌خان به عنوان گربه‌ای نر، فقط فانتزی است./ ت


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
.: Designed By Night-Skin.com :.


بازدید امروز: 279
بازدید دیروز: 551
کل بازدیدها: 7535177

[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ]