http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=59956&KEYWORD=%20مجتهدی
درس اخلاق حضرت آیت الله مجتهدی
موضوع: سهَر (1)
در میان نمازهای نافله، در مورد نافله شب بیشتر سفارش شده است. اگر هیچ نافلهای نمیخوانید لااقل نافله شب را ترک نکنید. سحر بلند شوید، مانند خروسها که برای ذکر خدا بیدار میشوند. اگر حوصله ندارید یازده رکعت بخوانید، لااقل یک رکعت آخر را بخوانید، اگر باز هم حوصله ندارید، بلند شوید و یک «یا رب» بگویید و بخوابید. سحرها بلند شوید و استغفار کنید و قرآن بخوانید.
جوانی در مسجد گوهرشاد از من پرسید: اگر لباسْ چربی بگیرد با صابون یا مواد پاککننده آنرا پاک میکنیم، اگر قلب ما زنگار گرفت چگونه آن را جلا بدهیم؟ گفتم سحرها قرآن بخوان و استغفار کن. حضرت رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: قلبها زنگ میزند، همانطور که آهن زنگ میزند، و همانا جلای آنها قرائت قرآن است.(2)
اگر دیگران شما را برای نماز صبح بیدار کنند به درد طلبگی نمیخورید. به شما جسمانی هم نمیشود گفت، چه رسد به روحانی. وقتی ما طلبه بودیم هرشب چندبار برای نماز شب از خواب میپریدیم. یک بار ساعت را که به پهلو بر روی زمین قرار داشت، اشتباهی دیدم و بلند شدم، و با عجله نماز شب خواندم و کارهایم را کردم و به مسجد رفتم ولی دیدم در بسته است. از شخصی پرسیدم درب مسجد چرا بسته است؟ گفت: آقا! یک ساعت و نیم به اذان صبح مانده است. آنقدر در خیابان قدم زدم تا درب مسجد را باز کردند.
از خدا بخواهید لذت عبادت و نماز شب را به شما بچشاند، آن وقت دیگر لازم نیست که ساعت کوک کنید. ما که ساعت کوک میکنیم مریض هستیم، روحمان مریض است، مگر خروس ساعت کوک میکند؟!
کم ز خروسی مباش، مُشت پَری بیش نیست از سر شب تا سحر ذکر خدا میکند
گویند فقط یک شب، خروسها ساکت بودند و آن هم شبی بود که فرعون به لشگریانش دستور داد وقتی خروسها شروع به خواندن کردند به تعقیب حضرت موسی (علینبیناوآلهوعلیهالسلام) بپردازند. به امر الهی، آنشب خروسها نخواندند تا اینکه صبح شد و حضرت موسی و قومش از فرعونیان فاصله زیادی گرفتند. البته با وجود این که خروسْ سحرها آواز میخواند و تسبیح خدا میگوید، شاعری از خروس گله دارد و در یک بیت شعر برای فهماندن عشق واقعی، خطاب به خروس میگوید:
ای مرغ سحر، عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
هر کس را میبینی که تألیفی دارد و خدمتی میکند و به جایی رسیده است؛ از شبزندهداریها و رازونیازها و عبادات شبانه رسیده است. هنگام شب است که دوستان و عاشقان خدا با او درد دل میکنند:
برخیز که عاشقان به شب راز کنند گردِ در و بامِ دوست پرواز کنند
هر جا که بُوَد، دری، به شب دربندند الا درِ دوست را که شب باز کنند
در گذشته، هر طلبهای که اولِ اذان صبح بیدار میشد با او مباحثه نمیکردند، میگفتند طلبه بیبندوباری است، ولی الآن چه؟ قدیم نمازشبخوانها خوب بودند، الآن نمازصبحخوانها، انسانهای مؤمن و خوبی به حساب میآیند. بعد از ما هم شاید عدهای میآیند و میگویند: قدیم طلبههایی بودند که نمازشان را تیغ آفتاب میخواندند و نمازشان قضا نمیشد، آنها از اولیا خدا بودند.
شخصی بود که همیشه میگفت سحرخیز باش تا کامروا باشی. روزی شاه افرادی را مأمور کرد که وقتی او زود از خانه بیرون میآید بر سر او ریخته و همه چیزش را ببرند و این کار را هم کردند. شاه او را خواست و گفت چه شد؟ تو که میگفتی سحر خیز باش تا کامروا باشی ولی امروز دیر آمدی؟ او گفت: آن دزدها از من سحرخیزتر بودند لذا آنها کامروا شدند.
سحر را از دست ندهید! یک ساعت مطالعه سحر، مطابق با چند ساعت مطالعه روز است. یکبار قسمتی از «مُطوَّل» را هرچه خواندم نفهمیدم. سحر، همین که بیدار شدم، زیر کرسی، هنوز وضو نگرفته، خوابآلود، کتاب را باز کردم و مطلب را فهمیدم، یکبار هم دو طلبه را دیدم که قبل از اذان صبح، کنار حوض مدرسه فیضیه مشغول مباحثه بودند.
استادی از شاگردش پرسید صبحها چه ساعتی شروع به مطالعه میکنی؟ شاگرد گفت یک ساعت مانده به اذان صبح، استاد گفت خیلی کم است باید زودتر بیدار شوی.
یکروز، قبل از اذان صبح، دیدم آیتاللهالعظمی بروجردی (ره) در حیاط مدرسه فیضیه قدم میزنند. فردای آن روز شیخمحمود اردکانی آمد و گفت دیشب آقای بروجردی (ره) به اینجا آمده بودند و شکایت داشتند که چرا برق چند حجره خاموش بوده و طلبهها برای نماز شب بیدار نشدهاند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودهاند: نماز شب را رها مکن؛ همانا زیان دیده کسی است که از نماز شب محروم شود.(3)
شبِ مردان خدا روز جهان افروزست روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
خـفـتگان را خبر از زمزمه مرغ سحـر حـیـوان را خبـر از عالـم انسـانـی نـیـسـت
1ـ سَهَر: بیداری در شب، سحر: سپیدهدم، نزدیک صبح.
2ـ ارشاد القلوب، ص 78 و بحارالانوار، ج 93، ص 284.
3ـ بحارالانوار، ج 83، ص 127 و ج 87، ص 146.
از سایت تبیان