سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود بهترین سخنرانی ها و روضه - معارف اسلامی
 
...
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/24 توسط ایران

  یا لطیف
سخنرانی حجة الاسلام سید محمد انجوی نژاد
شب دهم محــرم 1431 هجری
5 دی ماه 1388
موضوع : بهشت و جهنـم (10)

 خصوصیات بهشت و جهنم

 نعمتهای بهشت

در خصوص نعمتهای بهشت در قرآن از کلماتی مثل باغ و جنت عدن استفاده شده است که اینها دنیایی هستند. هر چند در بهشت قالب دنیایی وجود ندارد ولی چون سطح درک ما در این حد است و مسائل دنیایی را میفهمیم از چنین کلماتی استفاده شده است.

استفاده از این کلماتی تلاش برای این بوده که این نعمتها قریب به ذهن ما شود هرچند که بدون چشیدن درک آن امکان پذیر نیست.

قسمتی در بهشت به نام جنات عدن وجود دارد که مخصوص پیامبران و اوصیا و صدیقین و صالحین و شهدا است.

همچنین در مورد نعمتهای بهشتی از درختان و میوه ها و حتی مزه های آن نام میسرد که چون زبان ما تنها مزه های این عالم را چشیده است توان درک ان را ندارد.

قسمت دیگری از نعمتهای بهشت مسائل روحی هست که اینها چون با روح و مجردات سر و کار دارد برای ما قابل درک است.

در خصوصیات همسران بهشتی وفاداری و محبت و زیبایی و انس مطلق و عدم سیری پذیری آمده است که اینها هرچند در دنیا ندیدیم ولی میتوانیم ان را درک کنیم.

انهار و چشمه ها و باغها چون جسمی است خیلی باهاش رابطه برقرار نمیکنیم .، در خصوص لباسها و تزئینات بهشت ، ظرفها و تختها هم همینطور است.

مسائل روحی: آرامش مطلق ، هیچ اضطراب و دلزدگی وجود ندارد

دوری از رنج و بیماری و رجس جسمی: در دنیا زیباترین هم که باشد باز با دو روز بیماری از قیافه میفتد و نیاز به رسیدگی دائم دارد ولی آنجا رجسی وجود ندارد نه در جسم و نه در روح و نیاز به دفع فضولات نیز ندارد.

بالاترین نعمت بهشت دوستان هستند که هیچ گاه برای بهشتیان تکراری نمیشود و ایجاد دلزدگی نمیکند.

بهشت شب و روز ندارد و تنها از کم و زیاد شدن نور و هدایایی که برای روز و شب قرار داده اند تغییر شب و روز را میفهمند.

خداوند از بهشتیان تعریف میکند ، اگر ادم بزرگی از ما تعریف کند غرق لذت میشود با تعریف خدا از مومن، مومن غرق لذت می شود.

در بهشت نعمتهای دنیایی که لازم است از دل مومن پاک میشود ف محبت کسانی که مسیرشان جدا شده و به جهنم رفته اند.

بالاترین نعمت بهشت در حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم: آنها به پروردگارشان مینگرند بدون محدودیت و حجاب. (تفسیر المیزان جلد 20 صفحه 204 )

 عذابهای جهنم:

4 مرحله برای عذاب جهنم وجود دارد:

1- انکال : از زمانی که حضرت علی (علیه السلام) ک قسیم النار و الجنة هست بهشت و جهنم را تقسیم میکند عده ای به غل و زنجیر کشیده میشوند.

سوره مبارکه الحاقه آیه 30 و 31 "خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ " بگیرید او را و در غل کشید * آنگاه میان آتشش اندازید

 در تقسیم جهنم گذشت و عفو بسیار است ولی بعد از تقسیم نوبت به عذاب است عده ای را کشان کشان به جهنم میبرند.

2- حمیم : آب جوشان و گرام . در مسیری که به سمت جهنم میرود بسیار گرشنه و تشنه میشوند و مجبور به خوردن حمیم که نه تنها از تشنگیشان کم نمیکند بر عطششان نیز می افزاید.

3- آتش سوزان

4- عذاب الیم : در تعریف این مرحله پیامر فقط سرشان را تکان دادند.

این عذاب به فکر دنیای ما نمی رسد.

در جهنمی هیزمی در کار نیست هیزم از اعمال ما ایجاد میشود. در جهنم فرشتگانی هستند که با دقت تمام در انجام عذاب سر سوزنی تعلل نمیکنند.

 تعریف عذابها و پاداشها:

تعریف این موضوعات به غیر از قسمت روحی سودی برای ما ندارد چون قادر به درک ان نیستیم فقط خلاصه کلام بهشت جای بسیار خوب و جهنم جای بسیار بد و غیر قابل تحملی است و کسانی که از عذاب دنیا به اخرت پناه برده اند همان ابتدا عذابی میبینند که میفهمند اشتباه کرده اند.

 چهره ها در این دو نشان دهنده دقیق جایگاه و مقام فرد هست و نیاز به معرفی ندارد ، اجزاء و اشکال نشان دهنده دقیق اعمال و جایگاه فرد هست.

 امام صادق (علیه السلام) آسانترین عذاب جهنم نعلین یا کفشی از آتش است که به جهنمی میپوشانند ، به محض پوشاندن مغزش از شدت حرارت شروع به جوشیدن میکند

 ما امروزه رفتن به جهنم را برای خودمان تصور نمیکنیم ، بسیاری از کسانی که وارد جهنم میشوند کسانی هستند که احتمال نمیدادند روزی جهنمی شوند!

 سختررین عذابهای جهنم برای چه کسانی است:

1- کسی که نماز نمیخواند: "تارک الصلوة" کار این شخص تمام است.

2- قاتل

3- رباخواران

4- شراب خواران

5- متکبرین

6- طاغیان: گناه میکنند با افتخار و گردن کلفتی و کسانی که گناه نمیکنند را به تمسخر میگیرند

 هول و هراس در جهنم بسیار اذیت میکند ، همین که معطل هست و نمیداند قرار است چه بشود و چه اتفاقی در انتظارش است همین است که عده ای میگویند : یا رب حاسبنا ولو إلى النار

 حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: خداوند 6 گروه را به 6 علت عذاب میکند:

1- عرب را به خاطر تعصب (ناسیونالیسم) تعصب به قوم و نژاد و عقیده

2- ثروتمند به واسطه کبرش ؛ بزرگتر، صاحب مقام ، مراد و ولی که اعتباری از خدا به دست آورده

3- حاکم را به خاطر ستمش ؛ فقط به خاطر وظیفه به سوی مقام برو و اگر آن را به تو ندادند خوشحل شو

4- فقیه به خاطر حسدش ؛ آخرین مشکلی که از علما جدا میشود حسد است، همه ی اعمالش برای خدا بوده ولی حسد همه ی آنها را میخورد.

5- تاجر به خاطر خیانتش

6- جاهل به خاطر جهلش

 و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

http://www.rahpouyan.com/article/showart.asp?sid=970&aid=4668



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/3 توسط ایران
نظرات ( ) |
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/3 توسط ایران
نظرات ( ) |
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/3 توسط ایران
نظرات ( ) |

 حضرت رقیه (س) (1)

حضرت رقیه (س) (2)

حضرت سکینه (س)

منبع:http://www.yasinmedia.com/fa/maddahi/digar-maddahan/386.html

راهنمای دانلود :  کلیک راست بر روی فایل و Save Target As



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/3 توسط ایران
نظرات ( ) |

 روضه حضرت علی اکبر (ع) (1)

روضه حضرت علی اکبر (ع) (2)

روضه حضرت علی اکبر (ع) (3)

منبع:http://www.yasinmedia.com/fa/maddahi/digar-maddahan/386.html

راهنمای دانلود :  کلیک راست بر روی فایل و Save Target As



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/10/3 توسط ایران
نظرات ( ) |

  روضه حضرت علی اصغر (ع) (1)

روضه حضرت علی اصغر (ع) (2)

روضه حضرت علی اصغر (ع) (3)

منبع:http://www.yasinmedia.com/fa/maddahi/digar-maddahan/386.html

راهنمای دانلود :  کلیک راست بر روی فایل و Save Target As



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/9/30 توسط ایران
نظرات ( ) |
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/9/30 توسط ایران
نظرات ( ) |

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=73064&categoryID=2871

 

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/9/30 توسط ایران
نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، و الصلاة و السلام على سیدنا محمد و آله الطاهرین، سیما بقیة الله فی الأرضین، و اللعن الدائم على أعدائهم إلى یوم الدین.
بحث در شروط بود، جون قهرا بحث تمام نمیشود، این بحث مهمیه برای بعد، جون پیشامد محرمه، این آیه باید مورد تأمل و دقت عمیق واقع بشه، "فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لتیتفقهوا فی الدین، این ماده که فقه است، و این هیئت که هیئت تفقه است، لیتفقهوا فی الدین، خود فهم ماده بحث مهمی داره، و اما هیئت بحث آخریه، خلاصه کلام اینه که باید فقه دین، فهم دین، هضم بشه در عقل بشر، اولا باید دانست دین چیست؟، تا دین شناخته نشه، فقه دین شناخته نمیشه، "إن الدین عند الله الإسلام"، دینی که محصول بعثت انبیاست، فقه این دین و فهم این دین در چه حد از اهمیته؟

علت مبقیه این دین فقط قیام سیدالشهداست، فهم این مطلب عظیم که تمام حصیل بعثت انبیا، و نزول همه کتب به این قیام بستگی دارد، آیا در چه حد از اهمیته؟، امروز شبهاتی القا میشه، باید عموم شما مجهز باشید به دو جهت، یک جهت نفی، یک جهت اثبات، ممکن است در اثر تراکم جهل مطلب به اینجا برسد که بعضی تصور کنند که این عزاداریها، این شور و این غوغا، إفراط در مطلبه، و موجب وهنه، باید فهمید چه کسانی تعظیم این روز را و تکریم این قیام را در این حد موجب وهن بدانند، چه کسانیند؟، از دو قسم خارج نیستند، یک قسم وابسته های به اسلام، یک قسم هم منحرفین از اسلام، أما آنها که وابسته به اسلامند، و توهم کنند در این غوغا و این شور و این نوا، برای این روز یعنی چه؟، این مردم در گردابی گرفتارند که اگر تمام علماشون جمع بشند، قدرت جواب این مطلب رو ندارند، همونها که به عاشورا خرده میگیرند، به شعائر این مذهب به نظر وهن مینگرند، اینها کسانی هستند که اعتقادشون اینه که هر شب جمعه، خدا از آسمون میاد به زمین، از اول غروب تا طلوع آفتاب خدا در زمینه، آفتاب که طلوع کرد بار سفر میبنده، برمیگرده به آسمان، یک همچه ملت موهومی و همچه مذهب موهومی، عرضه این دارد که به عاشورا و شعائر تشیع به نظر وهن بنگره، این قدر فقدان درک، و در این حد تنزل شعور که درک نکند اکر شب جمعه خدا در زمینه، آسمان جگونه بی خدا میمونه؟، در عرض هفته که خدا برمیگرده به آسمان، زمین بی خدا چه میکند؟، گذشته از آن دقائق فلسفی، قدر این مذهب رو بدانید،اینکه ما بگیم مبنای مذهب کسانیه که امروز با تشیع در افتادند و ادعا میکنند علمدار توحیدند، غرق در وادی وهم و ضلال، چنین مرمی چه حق دارند که در عاشورا نظر بدهند؟
دسته دوم کسانی هستند خارج از اسلام، آنها هم از پاپ کرفته تا تمام پیروانش، اگر قدرت دارند، از گردان وهم عشای ربانی دربیایند، وهم و عدم ادراک حقیقت، در این حد این کلمه که میگم با صدها میلیون مسیحیه، به ضمیمه رأسشون که پاپ است، اگر هم قدرتی هست دم بزنند و آن اینه که اینها در عشای ربانی خمیری درست میکنند و از آن خمیر نان میپزند و آن نان را میخورند، بعد عقیده پاپ با تمام پیروانش اینه که عیسای مسیح، همان عیسایی که کلمه بود، همان عیسایی که به نص انجیل کلمه نزد خدا بود، همان عیسایی که به نص انجیل کلمه خود خدا بود، همان عیسى در این حال خمیر میشه، بعد که خمیر شد، پیروان مسیح این خدا رو میخورند، گوشتشون، خونشون، با خدا آمیخته میشه، این هم اوهام آنهاست، حالا کمال پستی، نهایت دنائت اینه که در این مملکت، شعائر حسینی را سست کنیم برای اینکه یک همچه ملتهایی مستغرق در اوهام به نظر خفت به این شعائر نکاه نکنند، مصیبت اینه، این اندازه جهل بر مردم سیطره کنه، تصور کنند این عزاداریها زیاده، باید خرازی بشه، اینه که فقه دین لازمه، فهم دین لازمه، همه این مسائل در اثر جهله، تمام این غوغا در این مملکت، با همه این دسته ها، با همه این هیئتها، همه در مقابل عظمت مصیبت ناجیزه، نه خود او شناخته شده، نه کار او شناخته شده،


محمد بن علی قمی، اون کسی که علامه حسن بن یوسف مطهر، دو سند شیخ صدوق را به وجود او تصحیح میکنه، شیخِ شیخِ صدوق، جنین مردی، از علی بن ابراهیم قمی ثقه بثبت، او از ابراهیم بن هاشم، عدل ثقه شیخ القمیین فی عصره، از از رجّال بن شبیب، موثق به توثیق نجاشی، سند همجه سندی، این مرد ثقه به توثیق نجاشی گفت: روز اول محرم رفتم نزد علی بن موسى الرضا، خوب دقت کنید، بفمهید عاشورا چیه؟ واقعه چه واقعه ای است؟، چیه؟، که حرفزن، او هم با همچه سندی، اون کسی این حرف رو میزنه، که روایت به سند صحیح که شیخ انصاری بر طبق آن سند فتوى میده، زیارت قبرش برابر با هزار حج بیت الله، همچه کسی متکلم در این بابه، فرمود: یابن شبیب أصائم انت؟ آیا امروز روزه داری؟، گفتم: نه، روز اول محرمه، از اینجا فکر کنید، فقه در دین، اینه، که آن لطائف، که آن دقائق، توجه کنید تا به عمق مطلب برسید، روز اول محرم این غوغاست، بعد که إستفهام کرد و جواب دادند، فرمود: امروز آن روزی است که زکریا از خدا خواست، خدا یحیى را به او داد، برکت روز أوله، دهه عزای او اینه، حدیث مفصله، ما قسمتی را قریب به مضمون میکیم، بعد شرح دعای زکریا را فرمود، و اجابت این دعا را، آنوقت فرمود: هرکس این روز را روزه بکیره دعای او مثل دعای زکریا مستجاب میشه، این فاتحه مطلبه، بعد جمله ای که فرمود که گفتنش برای من مشکله، تا برسه به فهمیدنش، فرمود: یابن شبیب، إن کنت باکیا على شئ فابکی على الحسین، إن کنت باکیا على شئ، على شئ، کو فقیه؟، إن کنت باکیا على شئ، مفهومی اعم از شئ که هست، یعنی مصیبت تمام انبیا، همه در این مفهوم مندرجه، مصیبت تمام اولیا، مصیبت تمام شهدا، همه در مفهوم شئ مندرجه، إن کنت باکیا على شئ، فابکی على الحسین، که بود؟، چه کرد؟، چه واقعه ای بود؟، دیگر همه أهل فضلید، برید فکر کنید، اگر روز ابراهیم به نظرت آمد، لایوم کیوم الحسین، اگر روز موسى پیش چشمت آمد، لایوم کیوم الحسین، اگر روز عیسى در نظرت آمد، لا یوم کیوم الحسین، یک جمله دیگر کافیه، فرمود: ابی، پدرم، از جدم، روایت کرد: لما قتل الحسین، امطرت السماء دما و ترابا أحمر، پدرم از جدم به من خبر داد که وقتی حسین کشته شد از آسمان خون بارید، واقعه چه واقعه ای است؟ قضیه چه بود؟، ثعلبی نوشته، خوب دقت کنید، نه تنها ثعلبی، سیوطی، نه تنها سیوطی، مورخین عامه، محدثین عامه، مفسرین عامه، هم از رجال تفسیر، هم از رجال حدیث، تمام اینها این قضیه را نوشته اند که وقتی کشته شد، شش ماه تمام افق سرخ بود، ابن جوزی، اینها رو برای سنیها میگم که روز عاشورا وظیفشونه بدونند، تا به داستان دیگری است، ابن جوزی در تحلیل مطلب بیانش اینه که وقتی غضب غلبه میکنه، صورت سرخ میشه، چون ذات قدوس رب الأرباب از جسم منزهه، ظهور غضبش در قضیه شهادت حسین بن علی این حمره در آفاق بود، این کلام بزرک فحل سنیه، قضیه اینجور مسلمه که نوبت رسیده به توجیه علمیش، این از نظر عامه، اما از نظر خاصه، از نظر شیعه وظیفه چیه؟، باز بیان امام هشتم ما لازمه، من میگویم و بعد فکر کنید، آنها که میگند:
به این سینه ها نزنید، زنجیر را نزنید که ضرر داره، این شبهات را یک عده عوام در مغز مردم القا میکنند،

باید شما با کمال قدرت مجهز به فقه این دین باشید، از شیخ طوسی تا شیخ انصاری، تمام جمع بشند ارزش یک نفس امام هشتم را ندارند، گذشته از این، از سلمان بگیر بیا به بعد، تمام باید فدا بشند تا یک نفس او باقی بمونه، همچه کسی فرمود: إن یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دموعنا، إمام هشتم گریه اش در اختیارشه، اما بیان علی بن موسى اینه: إن یوم الحسین أقرح جفوننا، چقدر باید گریه کرده باشه که باب این مژه ها همه مجروح شده، این جراحت چشم امام هشتمه، او میداند چه واقعه ای رخ داد، او میداند چه خبر شد؟، اگر بخواهید بفهمید قضیه جیه؟، باید از قرآن شروع کنیم، خوب به این آیات دقت کنید، أول عرش رو بشناسید، عرش جیه؟، فتعالى الله الملک الحق لا إله إلا هو رب العرش الکریم، وقت نیست ما اینها را شرح بدهیم، فقط إشاره برای شما بسه، خوب دقت کنید در چه جاهایی کلمه عرش آمده، الله لا إله إلا هو رب العرش العظیم، آنجا عرش کریم، اینجا عرش عظیم، و هو الغفور الودود ذو العرش المجید، اینجا باز عرش مجید، نسبت به امر خودش: ثم استوى على العرش یدبر الأمر، تدبیر أمر را وقتی بیان میکنه، ثم استوى على العرش یدبر الأمر، و ترى الملائکة حافین من حول العرش، به پیغمبرش، وقتی مقام توکل او را میفرماید: از ناحیه او اینه: توکلت و هو رب العرش العظیم، به مرحله تسبیح که میرسه: فسبحان الله رب العرش عما یصفون، الذین یحملون العرش، و من حوله یسبحون بحمد ربهم، إنه لقول رسول کریم ذی قوة عند ذی العرش مکین.
همچه عرشی با این عظمت، وقتی برد حبیبش را به ملأ أعلى، آن فیضی که در عظمت آن فیض فرمود: سبحان الذی أسرى بعبده لیلا، برد تا آنجا که و أوحى إلى عبده ما أوحی، فرمود: وقتی به عرش نظر کردم، دیدم بر قائمه عرش نوشته: إن الحسین مصباح الهدى و سفینة النجاة، کسی که عظمتش اینجا رسیده که عرش را اینجنین وصف کرده، آن عرش را به نام او مزین کرده، حالا باید فهمید چرا گفت: إن یوم الحسین أحرق جفوننا، إین عزاداریها ناچیزه، سال به سال باید این مملکت عوض بشه، باید عاشورا هر سال از نظر کم، از نظر کیف، بالاتر بشه، باید بدانید مردم، این کار هر روزه است، ملائکه حفظه سیر میکنند از زمین به آسمان وقتی میخواهند بروند به ملأ أعلى، برنامه اینه: همه میروند به زیارت سیدالشهدا، بهت آوره این حرفها، روایت اینه، وقتی وارد حائر میشوند، تا صبح ملائکه ای که در حرمند با آنها صحبت نمیکنند، تا صبح، مصافحه میکنند أما صحبتی نیست، چرا؟، چون تا صبح گریه میکنند، طلوع آفتاب که میشه با حفظه حرف میزنند، بعد میرند، عظمت مصیبت اینه، بعد که میروند به ملأ أعلى، لا إله إلا الله، فاطمه زهرا، صدیقه کبرى، با هزار پیغمبر، با هزار وزیر، با هزار شهید، با هزار هزار از کروبیین روبرو میشه با این ملائکه که زوار قبر حسینند، روایت اینه، وقتی به اینها برمیخوره، شهقه میزنه، صیحه میزنه، تمام ملائکه آسمان هم دست از تسبیح و تهلیل برمیدارند در أثر شهقه فاطمه زهرا، این مشکل حل نمیشه تا خبر به پیغمبر میدهند، رسول خدا میاد، بعد تسلیتش میده، صبر کن، جرا؟، چون وقتی برمیگرده نگاه میکند منظره را میبینه، من یک کلمه میکم تا همه بفهمند مصیبت چقدره؟ إن یوم الحسین أقرح جفوننا، یابن شبیب إن الحسین ذبح کما یذبح الکبش، لا إله إلا الله، ترجمه نمیشه، أما مصیبت آن .. تشنه لب کشته شد .. حال بینه و بین السماء کالدخان...



<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Designed By Night-Skin.com :.


بازدید امروز: 326
بازدید دیروز: 347
کل بازدیدها: 7491241

[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : Night Skin ]