-یه روز یه کچله میره سلمانی همه بهش میخندن برمیگرده میگه زهرمار اومدم آب بخورم.
-دوتاجوجه باهم قرار می زارن وقتیکه بزرگ شدن باهم ازدواج کنن وقتی که بزرگ می شن میفهمن که هر دوتا شون خروسن .
- یه نفر می خوره به دیوار وامیسته پلیس بیاد.
- یه نفر با گونی ماسه میبرده داخل خونه یکی میاد مبینه بهش میگه مگه شما فرقون ندارید که باگونی ماسه میبری جواب می ده بروبابا اون دفعه با فرقون بردم لاستیکش پشتمو اذیتم کرد.
- بچهای از پدرس پرسید: فرق تفنگ و مسلسل چیست؟ پدرش جواب داد: پسرم وقتی من و مادرت حرف میزنیم بیا گوش کن. آن وقت میفهمی فرقش چیه!
-معتادی که در حال کشیدن سیگار بود، میگه: یه ژمین لرژه هم نمیاد که خاکشتر شیگارم بیفته!
- یه نفر میره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین!
- یه نفر خبر داغ میشنود، گوشش میسوزد!
-یه نفر از تیر بالا می ره از مرداد پایین می آد.